بررسی جرم محاربه و مجازات آن:

بررسی جرم محاربه و مجازات آن: محاربه یکی از جرایم حدی است که توسط شارع مقدس برای آن مجازات پیش بینی شده است. این جرم مبتنی از سوره مبارکه مائده می باشد که در آیات 33 و 34 سوره به آن اشاره شده است. مجازات این جرم به لحاظ حدی بودن آن قابل تغییر نبوده و تحت شرایطی می توان مورد عفو عمومی و بخشش قرار گیرد.

مفهوم محاربه :

در قانون مجازات اسلامی ایران جرم محاربه در ماده 279 آن قانون تعریف شده است. مـحاربه عبارت است از کشیدن سلاح به روی مردم به قصد جان و مال یا ناموس آنها به این شرط که موجب ناامنی در محیط گردد. ماده 279 قانون مجازات اسلامی در ادامه تعریف این جرم اشعار می دارد: چنانچه کسی با انگیزه شخصی به روی یک یا چند نفر اسلحه بکشد و عمل او فاقد جنب عمومی باشد، یا اینکه مرتکب به لحاظ ناتوانی موجب سلب امنیت نگردد، محارب نخواده بود.

نکات کلیدی جرم محاربه از نظر وکیل کیفری:

  • اولین نکته ای که در این عنوان مجرمانه باید از نظر مقام رسیدگی کننده مورد بررسی قرار گیرد، رفتار فیزیکی مرتکب خواهد بود. که بصورت فعل مثبت بوده و با کشیدن سلاح اعم از سلاح سرد یا گرم ، بروی مردم جهت ایجاد ناامنی خواهد بود.
  • کشیدن سلاح با انگیزه شخصی بروی دیگران را نمیتوان محـاربه دانست و مرتکب را با این عنوان مجرمانه تحت تعقیب و مجازات قرار داد.
  • همانظور که ماده 279 قانون مجازات اسلامی بیان می نماید، کشیدن سلاح باید با هدف و قصد ایجاد ناامنی صورت گیرد.
  • متعاقب کشیدن سلاح به روی مرتکب ، باید ناامنی در عموم و اشخاص موجود در محیط ایجاد گردد. بنابراین کشیدن سلاح بر روی عموم بدون ایجاد ناامنی یا ناتوانی مرتکب در اثر استفاده از اسلحه و متعاقباً عدم ایجاد رعب و وحشت ، موجب خروج رفتار مرتکب از این عنوان مجرمانه خواهد بود.
  • عنصر روانی جرم محاربه که مانند دیگر جرایم از ارکان اصلی تحقق جرم است. ، در این جرم هدف و انگیزه مرتکب جهت ایجاد رعب و وحشت در عموم نه شخص یا فرد خاصی می باشد. یا اینکه مرتکب به قصد جان و مال یا ناموس مردم اقدام به کشیدن اسلحه کند و در نتیجه فعل او ، میان اشخاص رعب و وحشت ایجاد کند. با این تفاسیر اگر انگیزه فرد شخصی باشد و عمل او جنبه عمومی نداشته باشد، نمی توان رفتار مجرمانه او را محاربه دانست. هر چند فعل او با عنوان دیگری قابل تعقیب و مجازات باشد.

مصادیق جرم محـاربه:

در قوانین جمهوری اسلامی مصادیقی از این جرم بیان شده است . مانند راهزنان و قاچاقچیان و سارقانی که با کشیدن اسلحه موجب سلب امنیت می شوند.

مجازات جرم محاربه:

مـحاربه یکی از جرایم حدی است که برای آن چهار مجازات در نظر گرفته شده است و نمی توان خارج از این چهار نوع ، مجازات دیگری برای مرتکب تعیین نمود.
البته اینکه کدام مجازات برای مرتکب در نظر گرفته شود، با توجه به میزان عمل مرتکب و اثرات ایجاد شده از فعل او، به اختیار قاضی رسیدگی کننده بوده . قاضی می تواند یکی از چهار مجازات را برای مرتکب در نظر گیرد. این چهار نوع مجازات عبارت است از:

  1. اعدام.
  2. صلب یا همان به صلیب کشیدن مجرم.
  3. قطع دست راست و پای چپ مجرم.
  4. نفی بلد ، به این معنا که مجرم باید بدون داشتن مراوده و رفت و آمد به شهری دیگر تبعید گردد. ناگفته نماند، مدت نفی بلد نمی تواند از یک سال کمتر باشد. و تا زمانی که مجرم توبه نکند این مدت ادامه می یابد. جهت اخذ مشاوره از وکیل پایه یک دادگستری با ما تماس بگیرید. تماس با ما : 09127246413

توبه مرتکب و تاثیر آن در میزان مجازات او:

همانگونه که بیان شد ، محاربه یکی از جرایم حدی است . لذا بجهت اینکه میزان مجازات به وسیله شارع تعیین شده است، تغییر آن امکانپذیر نیست. اما توبه مرتکب قبل از دستگیری و تسلط به او، موجب سقوط مجازات خواهد شد.
تماس با ما جهت اخد مشاوره و دریافت نوبت ملاقات حضوری: 09127246413

نکاتی در خصوص الزام به تحویل مبیع:

نکاتی در خصوص الزام به تحویل مبیع: دعوی الزام به تحویل مبیع یکی از دعاوی حقوقی بوده که ممکن است در نتیجه عقد بیع به وجود آید. گاهی پس از انعقاد عقد بیع، فروشنده از تحویل مبیع خودداری می نماید. در این حالت خریدار می تواند از طریق طرح دعوی حقوقی، فروشنده را ملزم به تحویل مبیع کند.

نحوه طرح دعوی الزام به تحویل مبیع:

هر گاه عقد بیع صحیحی منعقد شده باشد، در صورت امتناع فروشنده از تحویل مورد معامله به خریدار، خریدار می تواند به طرفیت فروشنده دعوی حقوقی مطرح نماید. و فروشنده را ملزم به تحویل دادن مبیع کند.
بهتر است قبل از طرح دادخواست از مشاوره یک وکیل حقوقی بهره مند شوید تا راهکار مناسب را در اختیار شما قراردهد.

نـکاتی در خصوص دعوی الزام به تحویل مبیع:

  • این دعوی غالباً به طرفیت فروشنده مطرح می گردد.
  • برای طرح دعوی ، الزامی به وجود قرارداد رسمی نیست و خریدار می تواند با وجود مبایعه نامه عادی نیز فروشنده را ملزم به تحویل مبیع نماید.
  • دادگاه رسیدگی کننده به این دعوی با توجه به منقول یا غیر منقول بودن مبیع فرق خواهد داشت. اگر مبیع مال غیر منقول مانند ملک باشد، دادگاه صالح همان دادگاه محل استقرار ملک خواهد بود. در غیر این صورت دادگاه صالح می تواند دادگاه محل وقوع عقد یا دادگاه محل اقامت خوانده دعوی باشد.
  • رای صادر شده در خصوص این نوع از دعوی قابلیت اجرایی دارد. به این معنا که بعد از قطعی شدن رای به نفع خریدار، نسبت به رای اجراییه صادر می شود. و با ابلاغ اجراییه به فروشنده و امتناع او از تسلیم مبیع، مامورین اجرا، رای را اجرا نموده و مبیع را به خریدار تسلیم می نمایند.
  • در برخی اوقات مبیع در تصرف شخص ثالث می باشد، چنانچه شخص ثالث دلیل و مدرکی مبنی بر اینکه نسبت به مبیع دارای حق می باشد، ارائه ندهد، رای اجرا می گردد. اما در حالتی که شخص ثالث و متصرف مبیع، مدارکی مبنی بر داشتن حق نسبت به مبیع ارائه دهد. ، به او یک هفته مهلت داده می شود تا به دادگاه مراجعه نماید. در صورتی که بعد از گذشت پانزده روز از تاریخ مهلت، دستوری مبنی بر توقف عملیات اجرایی صادر نشود، عملیات اجرا ادامه می یابد و مبیع به خریدار تحویل داده می شود.

مشاوره با وکیلانه:

هر چند سعی شد به صورت مختصر نکات طرح دعوی الزام به تحویل مبیع قید گردد. لیکن بهتر است قبل از هر گونه اقدامی از تجربیات و مشاوره یک وکیل پایه یک دادگستری بهره مند شوید.
تماس با ما جهت مشاوره: 09127246413

نکاتی در خصوص اعتراض ثالث نسبت به توقیف ملک:

نکاتی در خصوص اعتراض ثالث نسبت به توقیف ملک: گاهی اوقات  ملکی در اجرای دستور دادگاه یا رای دادگاه توقیف می شود. ممکن است شخصی نسبت به ملک بازداشت شده دارای حقی باشد . درچنین مواردی که توقیف و بازداشت ملک موجب ورود ضرر یا تضییع حق دیگری می شود، آن شخص می تواند، با طرح دادخواست حقوقی نسبت به توقیف ملک اعتراض کند.

اعتراض ثالث و نحوه طرح آن:

اعـتراض شخص ثالث نسبت به توقیف ملک ، بصورت دادخواست مطرح می شود. به طور مثال: ممکن است شخصی ملکی را بصورت مبایعه نامه عادی از دیگری خریداری کند. و قبل از انتقال سند رسمی ملک به نام خریدار، یکی از طلبکاران فروشنده ملک را بازداشت کند. در این حالت خریدار باید به توقیف انجام شده با این عنوان حقوقی ، معترض و دادخواست مطرح کند.

-نکاتی در خصوص اعتراض ثالث اجرایی:

  • بهتر است قبل از هر گونه اقدامی ، با یک وکیل متخصص ملکی مشورت نمایید.
  • دادخواست به طرفیت طرف هایی که اجراییه را صادر نموده اند و موجب توقیف ملک شده اند مطرح می گردد.
  • رسیدگی به این دعوی در صلاحیت دادگاهی است که حکم یا دستور توقیف ملک را صادر کرده است.
  • چنانچه دادگاه شخص ثالث را محق بداند و رای به نفع او صادر نماید، رای صادر شده،  نیاز به صدور اجراییه نداشته و با صدور آن ، اجرای رای قبلی متوقف می شود.
  • اگر دلیل معترض، سند رسمی یا حکم قطعی باشد  که تاریخ آن مقدم بر تاریخ توقیف بود، معترض برای اثبات ادعای خود نیاز به ارائه دلیل دیگری ندارد.
  • هر چند دعوی اعتراض ثالث اجرایی از نظر شکلی مانند دیگر دعاوی باید مطرح شود؛ اما برای رسیدگی به آن نیاز به رعایت تشریفات رسیدگی نیست. پس دادگاه می تواند به این دعوی به هر نحوی که بخواهد و بدون رعایت تشریفات، رسیدگی کند.
  • این دعوی می تواند برای توقیف و بازداشت ملک بجهت صدور قرار تامین خواسته نیز مطرح گردد.

مشاوره با وکیلانه:

جهت دریافت اطلاعات از نحوه طرح دعوی و پیگیری پرونده توسط وکیل پایه یک دادگستری با ما تماس حاصل فرمایید.

تماس با ما: 09127246413

اخذ به شفعه به چه معناست؟

اخذ به شفعه به چه معناست؟ اخذ به شفعه یک اصطلاح حقوقی است که ممکن است در مورد املاکی که دارای دو مالک باشد، اعمال شود. ممکن است شاهد این موضوع بوده اید که یکی از دو شریک ملک، بدون اذن و اجازه دیگری سهم مشاعی از ملک خود را به شخص ثالثی فروخته است. در این موارد اگر شریک دیگر نخواهد شخص ثالث را به عنوان شریک جدید بپذیرد، باید از حقی که قانونگذار برای او قائل شده است استفاده کند. این حق اصطلاحاً حق شفعه نام دارد و صاحب این حق را شفیع می نامند.

اعمال حق شفعه به چه صورت است؟

همانطور که گفته شد، هر گاه ملکی بین دو شریک ، مشترک باشد. و یکی از شرکا سهم الشرکه خود را به ثالثی بفروشد ، شریک دیگر می تواند مبلغ معامله را به شخص ثالث پرداخت کند و سهم فروخته شده را به تملک خود در آورد.
قانونگذار برای اعمال این حق شرایطی را مقرر نموده است که در صورت نبودن هر یک از این شروط، شریک نمی تواند از حق شفعه استفاده کند. این شرایط عبارت است از:

  • حـق شفعه صرفاً در مورد املاک اعمال می شود. همچنین شریک باید سهم الشرکه خود را در قالب عقد بیع به دیگری انتقال دهد. در غیر این صورت حق شفـعه برای شریک دیگر بوجود نخواهد آمد.
  • صرفاً ملک دارای دو مالک باشد نه بیشتر از دو نفر.
  • مال مشترک باید قابل تقسیم باشد.

نکاتی در خصوص حق شفعه:

  1. این حق قابلیت به ارث رسیدن را دارد. به این معنا که چنانچه صاحب حق شفعه فوت کند ، این حق به ورثه او می رسد، مشروط بر اینکه تمام ورثه این حق را اعمال کنند.
  2. اگر یکی از دو شریک بخشی از سهم خود را به شخص ثالث بفروشد، باز هم شریک دیگر می تواند از این حق استفاده کند.
  3. فلسفه اِعمال حق شفعه ، جلوگیری از شراکت شریک ناخواسته می باشد.
  4. هر گاه دو نفر در آپارتمانی شریک باشند، و یکی از شرکا سهم خود را بفروشد، شریک دیگر نمی تواند از حق شفـعه استفاده کند. چرا که آنها تنها در اعیانی ملک شریک هستند و ممکن است عرصه ملک بیش از دو شریک داشته باشد. اما در صورتی که کل یک ساختمان دارای دو شریک باشد، فروش سهم الشرکه یکی از شرکا، موجب ایجاد این حق می گردد.

نحوه طرح دعوی و اِعمال حق شفعه:

شریکی که دارای حق شده است می تواند با اعلام اِعمال این حق به خریدار، مبلغ ثمن معامله را به او بپردازد. در صورتی که خریدار از دریافت مبلغ معامله خودداری کند، باید از طریق دادگاه مبلغ معامله را به حساب معرفی شده از طرف دادگاه واریز نمود. جهت جلوگیری از هر گونه مشکل در آینده بهتر است اعمال شدن این حق از جانب دادگاه تایید گردد.

مشاوره با وکیلانه:

جهت کسب اطلاع از عنوان دادخواست حقوقی جهت تایید این حق و اخذ مشاوره از وکیل پایه یک دادگستری با ما تماس حاصل فرمایید.
تماس با ما : 09127246413

سهم الارث جنس خنثی از دیدگاه وکیل پایه یک دادگستری:

سهم الارث جنس خنثی از دیدگاه وکیل پایه یک دادگستری: خنثی به شخصی گفته می شود که دارای علائم جنسی مردانه و زنانه باشد. و شخصی که فاقد علامت جنسی باشد را خنثی نمی نامند.

انواع جنس خنثی:

به طور کلی جنـس خنثـی در دو دسته قرار دارد.

  • افرادی که یکی از دو جنس مرد یا زن بر جنس دیگر غلبه دارد ، که اصطلاحاً خـنثی آشکار یا ظاهر نامیده می شود.
  • افـرادی که هیچ یک از علائم مذکر یا مونث در او آشکار نیست. که اصطلاحاً خـنثی مشکل نامیده می شوند.

سهم الارث جنس خنثی:

میزان سهم الارث خـنثی آشکار معادل سهم الارث جنسیتی است که در او غالب است. چنانچه علائم مونث در او غالب باشد، ارث او معادل افراد مونث خواهد بود. اگر علائم مذکر در او غالب باشد، میزان سهم ارث او معادل سهم افراد مذکر خواهد بود.

اما در مورد جنس خنثی مشکل، میزان سهم او بستگی به تعداد ورثه و جنسیت ورثه دیگر دارد. مثلاً اگر تنها ورثه باشد، تمام سهم الارث را می برد. در صورتی که جزء وراثی باشد که در آن سهم تمام وراث به میزان مساوی باشد، مانند بقیه ارث خواهد برد. اما اگر در میان ورثه، افرادی باشند که سهم الارث آنها با یکدیگر متفاوت باشد، معادل نصف مجموع سهم مرد و زن خویشاوندان هم ردیفِ خود ارث می برد.

در قدیم تعیین جنسیت غالب افراد خنثی مشکل بود . و وقتی فرد فاقد هر گونه علائم جنسی مرد یا زن می بود، طبق نظر فقها عمل می شد و از طریق قرعه این موضوع را حل و فصل می کردند. اما امروزه با پیشرفت علم پزشکی و انجام آزمایشات لازم، می توان جنسیت غالب افراد خنثی را تعیین نمود. و این مشکل توسط متخصصین، قابل حل خواهد بود.

جنس خنثی

مشاوره با وکیلانه:

جهت دریافت نوبت مشاوره حضوری یا اخذ مشاوره تلفنی با وکیل پایه یک دادگستری، تماس بگیرید.
تماس با ما: 09127246413

چه اموالی مشمول مالیات بر ارث نمی شوند:

چه اموالی مشمول مالیات بر ارث نمی شوند: در قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 1394، اموال و دارایی هایی که مشـمول مـالیات بر ارث می شوند قید شده است. که در مقاله ای جداگانه این اموال را قید نموده ایم . جهت اطلاع از اموال و دارایی های مشمول مالیات بر ارث کلیک کنید. اما برخی از اموال و دارایی های متوفی مشـمول مـالیات بر ارث نمی شوند و از این قاعده مستثنی هستند.

مشمول مالیات بر ارث

چه اموالی مشمول مالیات بر ارث نمی شوند؟

  • وجوه مربوط به بازنشستگی و وظیفه و پس انداز خدمت و پایان خدمت متوفی مشمول مالیات بر ارث نمی شوند.
  • مطالبات مربوط به بازخرید- اخراج و خدمت و مرخصی استحقاقی به متوفی که دریافت نشده است.
  • بیمه های اجتماعی و وجوه پرداختی توسط موسسات بیمه یا بیمه گذار یا کارفرما نیز جزء استثنائات مالیات بر ارث هستند. مانند: انواع بیمه های عمر- دیه – خسارت فوت و امثال این موارد، اعم از اینکه بصورت یکجا یا مستمری پرداخت شوند.
  • اموال منقول متعلق به مشمولین بند 4 ماده 39 قرارداد وین مورخ فروردین 1340. ماده 51 قرارداد وین مورخ اردیبهشت 1342. بند 4 ماده 38 قرارداد وین مورخ اسفند ماه 1353 با رعایت شرایط مندرج در قرارداد و داشتن شرط معامله متقابل.
  • اموالی که برای وزارتخانه ها یا موسسات دولتی یا دستگاه هایی که با بودجه دولت تامین می شوند. شهرداری ها- بنیاد ها و نهاد های انقلابی دارای مجور معافیت از طرف امام خمینی(ره) یا نهاد رهبری باشد . البته به شرط اینکه نهاد مذکور این موضوع را، تایید نماید.
  • امـوالی که جزء دارایی متوفی باشد و طبق قانون یا به موجب احکام خاص، از مالک آن سلب مالکیت شده باشد. و در اختیار یکی از نهاد های مندرج در بند فوق قرار گرفته یاشد. به شرط اینکه نهاد مذکور این موضوع را تایید نماید، در این صورت مشمول مالیات بر ارث نخواهد بود.
  • اثاث منزل متوفی نیز از استثنائات مـالیات بر ارث خواهد بود.

مشاوره با وکیلانه:

جهت دریافت نوبت مشاوره حضوری یا اخذ مشاوره تلفنی با وکیل پایه یک دادگستری تماس حاصل فرمایید.
تماس با ما: 09127246413

اموال و دارایی های مشمول مالیات بر ارث:

اموال و دارایی های مشمول مالیات بر ارث: مطابق با قانون مالیاتهای مستقیم مصوب سی و یکم تیر ماه 1394. ، اموال و دارایی اشخاصی که در نتیجه فوت اعم از فوت واقعی یا فرضی، به ارث می رسد، مشمول مالیات خواهد شد.

چه اموالی مشمول مالیات بر ارث می شود؟

  • کلیه سپرده های بانکی متوفی، اوراق مشارکت و دیگر اوراق بهادار و سود های متعلق به آنها مشمول مالیات می شود.
  • سهام متوفی ، سهم الشرکه و حق تقدم آنها و تمامی سود سهام ها و سهم الشرکه متوفی، از تاریخ فوت او تا تاریخ ثبت انتقال به وراث یا تاریخ تحویل به آنها نیز شامل مالیات بر ارث می شود.
  • هر گونه وسایل نقلیه موتوری اعم از زمینی- هوایی و دریایی.
  • کلـیه املاک متوفی وحق واگذاری محل.( حقوق ناشی از عقود اجاره به شرط تملیک با بانکها و سایر نهادهای مالی و اعتباری).
  • هر گونه مال و دارایی که متعلق به متوفی بوده و در خارج از ایران وجود داشته باشد، پس از کسر مالیات بر ارثی که به دولت محل وقوع اموال پرداخت می شود.

مالیات بر ارث متوفیان قبل از تاریخ1394/4/31 :

مطابق با قانون مالیـات های مستقیم مصوب 1394 اخذ مـالیات بر ارث در مورد اشخاصی که قبل از تاریخ لازم الاجرا شدن این قانون یعنی قبل از 1/1/1395 فوت شده اند، مشمول قانون مـالیات مصوب 1366 خواهد شد. اعم از اینکه برای این اشخاص پرونده مالیاتی تشکیل داده شده یا نشده باشد.

مالیات بر ارث

چند نکته مهم در مورد مـالـیات بر ارث:

  • اموالی که جزء ماترک متوفی باشد و طبق قوانین یا احکام خاص، از مالک سلب مالکیت شده باشد. و در اختیار اشخاصی دیگر قرار گیرد، با تایید آن اشخاص مشمول مالیات نخواهند شد. منظور از این اشخاص، کلیه وزارتخانه ها و موسسات دولتی و دستگاه هایی که بودجه آنها توسط دولت تامین می شود بوده. همچنین شهرداری ها – بنیادهای دارای مجوز از طرف امام خمینی(ره) و مقام رهبری که اموال مورد وقف و پذیرش آنها قرارگرفته، نیز شامل این اشخاص قرار می گیرند.
  • چنانچه در عوض اموالی که از آنها سلب مالکیت شده است، عوضی داده شده باشد. ، هر یک از عوض یا مالی که دچار سلب مالکیت شده و دارای ارزش کمتری است، مشمول مالیات بر ارث خواهد شد.

مشاوره با وکیلانه:

جهت اطلاع از اموالی که خارج از شمول مالیات بر ارث است،کلیک کنید. جهت کسب اطلاع بیشتر و دریافت مشاوره تلفنی و حضوری با وکیل پایه یک دادگستری تماس بگیرید.
تماس با ما: 09127246413

ارث در فرض تغییر جنسیت:

ارث در فرض تغییر جنسیت: منظور از تغییر جنسیت، تبدیل جنسیت زن به مرد یا تبدیل جنسیت خنثی به یکی از جنسیت های زن یا مرد است. به گونه ای که این تغییر، موجب تغییر آلت تناسلی شخص گردد.

 ارث در فرض تغییر جنسیت:

از نظر علمای شیعه، ملاک ارث بردن و میزان آن، جنسیت در زمان فوت متوفی است. مانند اینکه شخصی دختر بوده و قبل از فوت پدرش ، به جنس مذکر، تغییر جنسیت بدهد. در این صورت بعد از فوت پدرش مانند برادران خود ارث خواهد برد. چرا که ملاک ارث بردن، جنسیت فرد در زمان فوت متوفی است.

گاهی اوقات تغییر جنسیت توسط افرادی صورت می پذیرد که خودشان دارای فرزند هستند. به عبارت بهتر تغییـر جنسـیت توسط والدین صورت می پذیرد.

در این صورت ارث اینگونه افراد چگونه است؟

نظر مشهور فقها بر این است که والدینی که تغییـر جنـسیت داده اند از فرزند فوت شده خود ارث خواهند برد. در این خصوص فقهایی مانند امام خمینی و دیگر فقهای شیعه ، اصل تغییـر جنسـیت را پذیرفته اند و بر این نظرند که:
در سوره مبارکه نساء و در آیه 7 آن به نصیب والدین و اقرباء میت اشاره شده است. پس تردیدی نسیت که در این مورد والدین میت از هر فرد دیگری به او نزدیک تر است.
همچنین در سوره انفال به سزاوار بودن خویشان نسبت به یکدیگر اشاره شده است. بنابراین تردیدی نیست که پدر و مادر متوفی از اولی الارحام نسبت به فرزندِ متوفی خود می باشند.

بعد از تغییر جنسیت، همچنان نسبت بین اولیاء با فرزندان وجود دارد. و فرزند هم از نظر عرف و هم از نظر شرع، فرزند آنها محسوب می شود. پس بجهت ثابت بودن نسبت، ارث آنها نیز ثابت است. پس تغییر جنسیت از موانع ارث محسوب نمی شود. جهت اطلاع از موانع محرومیت از ارث، کلیک کنید.

تغییر جنسیت

اما به نظر میرسد، بر خلاف تغییر جنسیت در فرزندان که میزان ارث بردن آنها به جـنسیت آنها در زمان فوت بستگی دارد، برای والدین، این موضوع منتفی بوده. و در صورت تغییر جنسیت والدین، میزان سهم در نظر گرفته شده، با توجه به جنسـیت والدین در زمان انعقاد نطفه، تعیین می شود. هر چند بعداً تغـییر جنـسیت بدهند و در زمان فوت فرزند، جـنسیت آنها تغییر کرده باشد.

دلایل این نظریه:

دلیل این موضوع این است که در زمان فوت فرزند نمی توان با توجه به جنسیت، میزان سهم الارث را مشخص کرد. و هیچ ملاکی برای تقسیم ارث باقی نمی ماند مگر تقسیم ارث براساس جنسیت در زمان انعقاد نطفه.

البته نظر دیگری هم مبنی بر عدم تحقق ارث به والدینی که تغییر جنسیت داده اند وجود دارد. پیروان این نظر بر این باورند که با تغییـر جنـسیت رابطه وراثت به طور کامل قطع می شود. و بعد از فوت فرزند برای اینکه والدین از فرزند خود ارث ببرند، باید عنوان پدر یا مادر را در زمان فوت فرزند داشته باشند، در حالی که این عنوان تغییر کرده.

مشاوره حقوقی با وکیلانه در خصوص تغییر جنسیت:

به عبارت بهتر با تغییر جنسیت پدر به زن، زن فعلی نه پدر متوفی محسوب می شود و نه مادر او. با این وجود این نظریه دارای ایراد است، چرا که با تغیـیر جنسیت والدین، رابطه نسب از بین نخواهد رفت. همان گونه که با تـغییر جنسیت فرزندان، رابطه نسبی از میان نمی رود. بنابراین تغیـیر جنسیت از موانع ارث محسوب نمی شود.
جهت دریافت مشاوره تلفنی و حضوری از وکیل پایه یک دادگستری با ما تماس حاصل فرمایید.
تماس با ما: 09127246413

نکاتی در مورد تلقیح مصنوعی :

نکاتی در مورد تلقیح مصنوعی : امروزه زوجینی که توانایی بچه دار شدن را ندارند و یا نمی خواهند از راه طبیعی صاحب فرزند شوند.، می توانند از طریق تلقیح مصنوعی صاحب فرزند شوند.

تلقیح مصنوعی چیست؟

تلقیح مصنوعی روشی است که در آن نطفه مرد در رحم زنی بیگانه قرار می گیرد. یا اینکه نطفه مرد در رحم همسرش قرار داده می شود. قوانین ایران در خصوص بارداری به این روش احکام خاصی را پیش بینی نکرده است. اما این موضوع از دو منظر قابل بحث می باشد.

تلقیح مصنوعی

تلقیح مصنوعی نطفه شوهر به رحم همسرش و ایجاد نطفه:

در این روش در نسبت نسبیِ بینِ طفل و پدر و مادرش هیچ شبهه ای وجود ندارد. و طفل متولد شده متعلق به پدر و مادر طبیعی خود است. بنابراین طفل از نظر حقوق مالی و تربیتی مانند فرزند طبیعی بوده و پس از فوت والدین خود جزء وارثین محسوب می شود.

تلقیح نطفه مرد در بدن زنی بیگانه بدون ایجاد رابطه زوجیت:

حقوقدانان طفل ناشی از تلقیح مصنوعی بدون ایجاد رابطه زوجیت را به مانند طفل ناشی از زنا می دانند. اما این نظر چندان مقبول نبوده و دارای ایراد می باشد. چرا که زنا عبارت است از دخول آلت تناسلی مرد در آلت تناسلی زن و طفل ناشی از زنا از این طریق به وجود می آید. در حالی که در تلقیح مصنوعی این موضوع منتفی است. بنابراین طفل ناشی از تلقیح را نمی توان زنا زاده دانست. لذا به نظر می رسد که طفل متولد شده به مانند طفل طبیعی دارای حقوق و تکالیف بوده و پس از فوت از والدین خود ارث می برد.

رحم اجاره ای:

رحـم اجاره ای یکی از روش های جایگزین برای درمان ناباروری است. در این روش تخمک زنِ حمل کننده برای تشکیل جنین استفاده نمی شود. بلکه تخمک و اسپرم زوجین در محیط آزمایشگاهی ادغام می شود. و پس از تشکیل لقاح در رحم زنی که داوطلب برای حمل جنین است، گذاشته می شود.
بنابراین حمل کننده جنین هیچ نقشی در ایجاد نطفه جنین نداشته و از نظر ژنتیکی هیچ مشارکتی ندارد و تنها میزبان او می باشد.

رحم اجاره ای از نظر قوانین حقوقی: مشاوره در مورد تلقیح مصنوعی.

در نظام حقوقی ایران هیچ قانون خاصی در مورد رحم اجاره ای وجود ندارد. مضافاً اینکه ممنوعیتی هم بابت این روش وضع نشده است. بنابراین قراردادی که میان مرد و زن صاحب نطفه با زنی که حمل کننده جنین است، منعقد می شود، صحیح بوده و در قالب قراردادهای ماده 10 قانون مدنی معتبر است.

بنابراین طفل ناشی از رحم اجاره ای از نظر تکالیف مالی وتربیت و نگهداری، دارای همان تکالیفی است که فرزند طبیعی دارد. و بعد از مرگِ والدین خود، جزء وارثین محسوب می شود. همچنین چنانچه او قبل از والدین خود فوت نماید، والدینش در صورت وجود ترکه ، از او ارث می برند. لازم به ذکر است تمامی این حقوق زمانی قابل تصور است که طفل زنده متولد گردد. لذا اگر جنین از رحم حمل کننده مرده متولد شود، هیچ یک از حقوق مذکور برای وی متصور نیست.

مشاوره با وکیلانه در خصوص تلقیح مصنوعی:

جهت دریافت مشاوره تلفنی و حضوری از وکیل پایه یک دادگستری با ما تماس بگیرید.
تماس با ما: 09127246413

دلایل محرومیت از ارث:

دلایل محرومیت از ارث: موانع تحقق ارث، به معنای وجود شرایطی است که وارث با وجود داشتن شرط وراثت و وجود ترکه از متوفی، ارث نمی برد. در قانون مدنی ایران، دلایل محرومیت از ارث شامل: قتل-کفر-لعان و ولادت ناشی از زنا می باشد. در ادامه هر یک از این موانع توسط وکیل متخصص در امور حسبی بررسی می شود.

دلایل محرومیت از ارث

قتل اولین دلیل محرومیت از ارث:

مطابق با ماده 880 قانون مدنی ، قتل مانع ارث بردن است. پس اگر کسی مورث خود را به صورت عمدی به قتل برساند، از ارث محروم می شود. فرقی نمیکند که قتل به مباشرت مورث یا به تسبیب او باشد، قاتل مورث خود را منفرداً یا با شراکت دیگری به قتل رسانده باشد. در هر صورت چنانچه قتل عمدی باشد، وارث از ارث محروم می شود.

نکته مهم : چنانچه قتل مورث در جهت دفاع از خود و بصورت مشروع باشد، مانع تحقق ارث نخواهد بود.

کفر، یکی دیگر از دلایل محرومیت ارث:

در قانون ایران که برگرفته از قوانین اسلامی است، کافر از مسلمان ارث نمی برد. بنابراین اگر در میانِ ورثه متوفی، کافری وجود داشته باشد، از ارث محروم خواهد ماند. شرط محرومیت کافر از میراثِ متوفی، وجود کفر و ایمان در زمان تحقق ارث است. پس اگر وارثی بعد از فوت متوفی و تملک ترکه و قبل از تقسیم آن، کافر شود، از ارث محروم نمی گردد.

لـعان :

لعان به معنای انتساب زنا به همسر خود توسط شوهر می باشد. مردی که همسر خود را به زنا نسبت دهد، چنانچه شرایط لعان محقق گردد، بعد از ایجاد لعان، زوجین از یکدیگر ارث نمی برند. اگر در اثر لعان فرزندی، از شوهر انکار گردد، فرزند مذکور نیز از پدر خود و پدر از فرزند، ارث نمی برد. اما فرزند از مادر و خویشان مادری خود ارث می برد. هر چند امروزه با انجام آزمایش ژنتیکی و از طریق DNA انکار فرزند قابل تشخیص است و نیازی به شرایط و ترتیبات مقرر در زمان صدر اسلام نیست.

فرزند ناشی از زنا یکی دیگر از دلایل محرومیت از ارث :

ولد زنا از پدر و مادر طبیعی خود و اقوام آنان ارث نمی برد. اما اگر حرمت رابطه ای که طفل از آن متولد شده به واسطه یکی از ابوین ثابت باشد. و نسبت به دیگری ، زنا نباشد، فرزند متولد شده فقط از کسی که زنا ثابت نشده و اقوام او ارث میبرد.

مشاوره با وکیلانه:

جهت دریافت اطلاع از نحوه صدور گواهی انحصار وراثت و تقسیم ترکه با وکیل پایه یک دادگستری، تماس حاصل فرمایید.
تماس با ما : 09127246413