نکاتی در مورد ارث بردن جنین:

نکاتی در مورد ارث بردن جنین: براساس قانون مدنی ، چنانچه در زمان موت مورث، نطفه ای وجود داشته باشد، در صورت زنده متولد شدن، ارث خواهد برد. بنابراین هرگاه نطفه ای در زمان وفات متوفی وجود داشته باشد، با زنده متولد شدنش، وارث محسوب می شود؛ حتی اگر بلافاصله پس از به دنیا آمدن بمیرد.

شرایط ارث بردن جنین:

  1. انعقاد نطفه حمل در زمان فوت متوفی.
  2. زنده متولد شدن جنین.

رفع اختلاف برای زمان انعقاد نطفه جنین:

هر گاه در زمان انعقاد نطفه، اختلافی به وجود آید، این اختلاف توسط امارات قانونی رفع خواهد شد. به عنوان مثال: اماره قانونی فراش موجبِ مشخص شدنِ وجود نطفه جنین در هنگام وفات متوفی خواهد بود.

اماره فراش در ماده 1158 قانون مدنی نیز گنجانده شده است و این ماده قانونی اشعار می دارد: طفل متولد شده به شوهر نسبت داده می شود. ، به شرط آنکه از زمان نزدیگی تا تاریخ تولد، کمتر از شش ماه و بیش از ده ماه نگذشته باشد.
بدین ترتیب در مورد وارث بودن و ارث بردن جنین نیز می توان از این اماره استفاده نمود. و چنانچه طفل در فاصله بین شش ماه تا ده ماه از تاریخ مرگ متوفی به دنیا بیاید، وارث محسوب می شود.

پیش بینی ایام شش ماه تا ده ماه به این جهت است که تولد طفل کمتر از شش ماهگی امکانپذیر نبوده. و چنانچه طفل قبل از شش ماهگی متولد شود، مرده به دنیا می آید. همچنین گذشتن بیش از ده ماه از تاریخ مرگ متوفی و تولد طفل، به این معناست که طفل متولد شده ناشی از متوفی نمی باشد.

ارث بردن جنین

زنده متولد شدن جنین، یکی دیگر از شروط ارث بردن جنین :

هر گاه حمل مرده به دنیا بیاید، ارثی نمی برد. چرا که تنها، حیاتِ پس از ولادت موجب انفصال کامل از مادر خواهد بود . اما اگر طفل زنده متولد شود و بلافاصله بعد از تولد فوت کند، وارث محسوب می شود و ارث می برد. چنانچه بر سر این موضوع که طفل در زمان تولد زنده بوده است و بعد از تولد فوت شده و اینکه از ابتدا مرده به دنیا آمده، اختلافی ایجاد گردد، اصل عدم حیات جاری می گردد.

سهم الارث جنین:

جنینی که نطفه او در زمان وفات منعقد شده باشد، در صورتی که زنده متولد شود، مانع ارث بردن تمام یا بعضی از ورثه می شود. بنابراین تا جنین متولد نشود وضعیت ارث بردن او نیز مشخص نیست.  اگر تولد جنین موجب محرومیت دیگر وراث شود، تا زمان تولد او، ارث تقسیم نمی شود. مانند اینکه همسر متوفی در زمان فوت باردار باشد و بجز حمل خود هیچ فرزند دیگری نداشته باشد . در این صورت تا به دنیا آمدن جنین ، ترکه تقسیم نمی شود.
چنانچه تولد جنین مانع از ارث بری هیچ یک از ورثه نباشد و سایر ورثه تصمیم به تقسیم ارث داشته باشند، برای حمل متولد نشده، معادل سهم دو پسر از همان طبقه ای که حمل وجود دارد، کنار گذاشته می شود. و سهم بقیه ورثه بصورت علی الحساب تا تعیین تکلیف در مورد حمل، تقسیم می گردد. مانند آنکه همسر متوفی ، باردار باشد و علاوه بر حمل، دارای فرزند باشد، در اینصورت سهم معادل دو پسر کنار گذاشته می شود و بقیه ترکه تقسیم خواهد شد.

مشاوره در مورد ارث با وکیلانه:

جهت کسب اطلاعات بیشتر از نحوه دریافت گواهی انحصار وراثت و اخذ مشاوره تلفنی با وکیل پایه یک دادگستری تماس حاصل فرمایید.
تماس با ما: 09127246413

تعیین سهم الارث وراث در طبقه اول:

تعیین سهم الارث وراث در طبقه اول: بر اساس آنچه که در قوانین ایران آمده است، موجبات ارث بردن هر شخصی بر اساس دو امر نسب و سبب خواهد بود. ارث بری بر اساس نسب برای خویشان و بستگان متوفی که با ایشان رابطه خونی دارند، محقق می گردد. اما ارث بری بر اساس سبب، به واسطه امر ازدواج، محقق می شود.

مطابق با قوانین ایران اشخاصی که به واسطه نسب از متوفی ارث می برند در سه طبقه جا دارند. این سه طبقه عبارت است از:

  1. پدر و مادر – فرزند و فرزندان فرزند.
  2. اجداد (پدر بزرگ و مادر بزرگ تا هر اندازه که بالاتر رود) و خواهران و برادران متوفی و فرزندان آنها.
  3. عموی متوفی ، عمه ها و خاله ها و دایی های متوفی تا هر اندازه که بالا رود. (مثلاً در صورت نبود عمو برای متوفی عموی پدر و مادر متوفی) و فرزندان آنها.

ترتیب الویت هر یک از ورثه:

بر اساس طبقه بندی ذکر شده برای ورثه متوفی، هر طبقه بر طبقه دیگر الویت دارد. به این معنا که در صورت وجود ورثه در هر طبقه؛ طبقه بعدی ارث نخواهد برد.

تعیین سهم الارث وراث در هر طبقه:

همانطور که گفته شد هر طبقه از وراث بر طبقه بعدی الویت دارد. و در صورت وجود وراث در هر طبقه ، طبقه دیگر ارثی نمی برد.
ناگفته نماند یکی از موجبات ارث بردن ، خویشاوندی سببی خواهد بود. بنابراین همسر متوفی در صورت وجود، در کنار هر یک از طبقاتی که موجود باشد، ارث خواهد برد.

تعیین سهم الارث

تعیین سهم الارث وراث در طبقه اول:

سـهم الارث زوج و زوجه :

میزان سهم زوج در صورتی که متوفی هیچ فرزندی نداشته باشد، نصف اموال متوفی خواهد بود. چنانچه متوفی دارای فرزند باشد، یک چهارم این اموال سهم زوج خواهد بود.
سهم الارث زوجه در صورت نداشتن فرزند برای متوفی، یک چهارم از اموال متوفی می باشد. ناگفته نماند، علاوه بر این میزان، سایر حقوق مالی زوجه مانند مهریه و اجرت المثل ایام زناشویی نیز محفوظ خواهد ماند. در صورتی که متوفی دارای فرزند باشد، قدر السهم زوجه، تنها یک هشتم از اموال متوفی خواهد بود. البته سایر حقوق مالی زوجه نیز محفوظ خواهد ماند.

قدر السهم پدر و مادر متوفی:

در صورتی که متوفی ورثه ای جز پدر و مادر نداشته باشد، هر یک از پدر و مادر متوفی در صورتی که تنها باشند، تمام ارث را خواهند برد. اگر متوفی دارای همسر باشد، ابتدا قدر السهم همسر متوفی مشخص می گردد و بقیه دارایی متوفی به پدر و مادر وی خواهد رسید.

چنانچه متوفی فرزند یا نوه ای نداشته باشد، اما هم پدر و هم مادر او در قید حیات باشند. ، مادر یک سوم از اموال متوفی و بقیه اموال به پدر می رسد.

میزان ارث پدر و مادر متوفی در صورتی که متوفی دارای فرزند باشد، هر کدام یک ششم از اموال متوفی خواهد بود.

-تعیین سـهـم الارث فرزندان :

هر گاه ورثه تنها فرزندان متوفی  باشد، اموال متوفی به طریق ذیل تقسیم می شود.
اگر تنها یک فرزند برای متوفی باقی باشد، تمام ارث متعلق به او خواهد بود. اگر همسر متوفی هم زنده باشد، ابتدا سهم همسر متوفی مشخص می گردد و الباقی ترکه متعلق به فرزند خواهد بود.

هـر گاه اولاد متوفی چند نفر و هم جنس باشند، میراث متوفی بصورت مساوی بین ورثه تقسیم خواهد شد. در غیر اینصورت فرزند پسر دو برابر فرزند دختر ارث خواهد برد.

مشاوره در مورد سهم الارث از وکیلانه:

جهت کسب اطلاعات بیشتر از نحوه دریافت گواهی انحصار وراثت و تقسم ارث از وکیل پایه یک دادگستری، با ما تماس بگیرید.
تماس با ما: 09127246413

دریافت حکم رشد به کمک وکیل

دریافت حکم رشد به کمک وکیل : حکم رشد چیست و چه کاربردی دارد ؟ سن قانونی از نظر قانونگذار در کشور جمهوری اسلامی ایران ۱۸ سال تمام شمسی میباشد. بنابر این چه دختر و چه پسر تا قبل از سن ۱۸ سالگی غیر رشید محسوب میشود . و اماره ی رشد ۱۸ سال تمام شمسی است. که پس از آن شخص توانایی تصرف در اموال خود را خواهد داشت ؛مگر اینکه به جهت جنون یا سفه خلاف آن در مراجع قانونی اثبات گردد .

اگر صغیری پس از رسیدن به سن بلوغ نیازمند این باشد که بخواهد در اموال خود دخل و تصرف نماید، مثلا در صورت اختلاف با پدر یا فوت پدر به گونه ای که نیازمند مداخله جد پدری یا نصب قیم نباشد، میتواند اقدام به اخذ حکم رشد نماید .

دریافت حکم رشد

دریافت حکم رشد به چه صورت است؟

مرجع صالح جهت صدور حکم رشد دادگاه خانواده محل اقامت طفل میباشد. و در صورتی که دادگاه خانواده در آن شهر نباشد مراجع عمومی حقوقی دادگستری صلاحیت رسیدگی به درخواست حکم رشد را خواهد داشت .

مقام قضایی رسیدگی کننده به درخواست صدور حکم رشد، میتواند با ارجاع امر به پزشکی قانونی و نظریه ی پزشکی قانونی در خصوص احراز رشد اتخاذ تصمیم نماید. البته این مورد الزامی نبوده و در اختیار مقام قضایی قرار دارد. یعنی اگر علم قاضی به این موضوع برسد که درخواست کننده دارای رشد جسمی و عقلی میباشد میتواند به صدور حکم‌ شد مبادرت ورزد . در انجام معاینات پزشکی قانونی نیز درخواست کننده از نظر جسمی و عقلی مورد بررسی قرار میگیرد که این نظریه میتواند در تصمیم گیری موثر واقع شود .

پس از صدور حکم رشد و قطعیت آن شخص می تواند در کلیه امور مالی مستقل عمل نموده و دارای تمامی اختیارات میباشد . به عنوان مثال در خرید و فروش اموال ، در تعیین مهریه برای ازدواج ، ثبت نام در کارگزاری های بورس و انجام‌معاملات راجع به آن و … میتواند فعالیت داشته باشد. اما برای خروج از کشور یا اخذ گواهی نامه رانندگی دریافت حکم رشد اثری نداشته. چرا که این موارد از شمول مسائل مالی خارج بوده و غیر مالی میباشند .
اثر حکم رشد صادر شده تا زمان رسیدن سن به ۱۸ سالگی میباشد .

یک نکته از وکیل حقوقی:

در صورتی که عمل حقوقی توسط شخص زیر ۱۸ سال که دارای حکم رشد میباشد، صورت پذیرد و همان عمل نیز توسط ولی قانونی او صورت گیرد کدام عمل حقوقی اعتبار دارد ؟. به عنوان مثال الف که ۱۶ ساله میباشد و دارای حکم رشد است خودرو خود را میفروشد و پدر او نیز اقدام به فروش خودرو مینماید .

پاسخ: در صورتی که ولی از اخذ حکم رشد آگاه باشد عمل او غیر نافذ است و مورد از موارد بیع فضولی میباشد. چرا که با صدور حکم رشد نمایندگی و ولایت پدر در امور مالی از بین میرود. اما در صورتی که پدر از صدور حکم اگاهی نداشته باشد هر كدام كه زودتر اقدام به فروش نمايند، همان عقد معتبر است. چرا كه در صورتى كه پدر قبل از فرزند اقدام نماید می‌توان با استنباط از قوانین مربوط به وکالت عمل وی را نافذ دانست. مگر اينكه مصلحت طفل رعايت نشده باشد .

مشاوره با وکیلانه :

جهت دریافت سوالات خود در خصوص گرفتن حکم رشد و معاملات محجورین از وکیل پایه یک دادگستری با ما تماس بگیرید.

تماس با ما : 09127246413

اعمال حقوقی مجنون

اعمال حقوقی مجنون : قانونگذار بجهت فقدان قوای درک و تمیز و در نتیجه فقدان اراده ، اعمال حقوقی مجنون را باطل دانسته است . چرا که مطابق با قوانین ما یکی از اصلی ترین موارد جهت انعقاد هر معامله ای ، داشتن اهلیت طرفین معامله می باشد . علاوه بر این لازمه ی انجام هر عمل حقوقی ، وجود قصد واقعی برای شخص بوده. و از آنجا که مجنونین دارای قوه اراده جهت انجام عمل حقوقی نمی باشند، اعمال حقوقی آنها باطل است . لیکن مجنونین ادواری (یعنی مجنونی که گاهی در حالت جنون و گاهی در حالت افاقه و سلامت به سر میبرد. ) در صورت انجام اعمال حقوقی در دوره افاقه ، عمل آنها صحیح خواهد بود .

اعمال حقوقی مجنون :

گفتیم که بر اساس قوانین ایران ، اعمال حقوقی مجانین باطل بوده و حتی اجازه قیم یا ولی مجنون نیز ، نمی تواند این بی اعتباری را جبران کند .

بر اساس قانون ایران ، مجنون دائمی در تمامی موارد و مجنون ادواری در زمان جنون ، مطلقاً نمی توانند در اموال خود دخالت کنند. حتی با اجازه ولی یا قیم خود . اما اعمال حقوقی مجنون ادواری در زمانی که او در حالت افاقه به سر می برد. بجهت اینکه در آن ایام سلامت خود را باز می یابد ، نافذ بوده ، به شرط آنکه افاقه او مسلم باشد . به عبارت بهتر اصل بر این است که اعمال حقوقی مجنون ادواری نیز در زمان جنون او واقع شده است. و باطل است مگر اینکه افاقه مجنون ثابت شود .

اعمال حقوقی مجنون

مسئولیت مدنی شخص مجنون :

مجنون نیز مانند دیگر محجورین دارای مسئولیت مدنی بوده و  در برابر افعالی که از جانب او سر میزند و باعث ورود خسارت به دیگری می شود ،مسئولیت مدنی خواهد داشت . در صورت بروز هر فعلی از جانب مجنون و ورود خسارت به دیگری ، در صورتی که مجنون دارای مال باشد. از اموال خودش جبران خسارت می شود . عدم وجود اموال برای مجنون موجب تضییع حقوق زیان دیده نخواهد بود و او می تواند هر زمان مجنون استطاعت مالی پیدا کرد. برای جبران خسارت و استیفای طلب خود ، اقدام کند .

ناگفته نماند چنانچه ولی محجور در نگهداری و مواظبت او کوتاهی کرده باشد. و این عدم مواظبت موجب ورود خسارت به دیگری شود ، جبران خسارت بر عهده سرپرست مجنون خواهد بود .

اعمال حقوقی مجنون و مسئولیت کیفری او :

قانون مجازات اسلامی ،مجنون را در انجام اعمال مجرمانه بجهت فقدان سلامت روانی و نداشتن قدرت اراده ، مسئول ندانسته و ارتکاب جرم از جانب مجنون به هر درجه از جنونی که باشد را رافع مسئولیت کیفری دانسته است .

در همین راستا قانون مجازات اسلامی اشعار می دارد :

هرگاه مرتکب در زمان ارتکاب جرم دچار اختلال روانی بوده ، به نحوی که فاقد قوه اراده و تمیز باشد ، مجنون محسوب می شود و دارای مسئولیت کیفری نخواهد بود .

جنون در برخی مواقع رافع مسئولیت کیفری نبوده و از موانع تعقیب دعوا خواهد بود . به عبارت بهتر ارتکاب جرم در زمان جنون از موارد رافع مسئولیت کیفری خواهد بود ؛ اما ابتلا مرتکب به جنون پس از عمل مجرمانه ، می تواند موانع تعقیب را ایجاد کند به نحوی که تعقیب مرتکب یا اجرای مجازات مرتکب تا زمان بهبودی او را به عقب اندازد .

مانند اینکه شخصی پس از انجام فعل مجرمانه دچار جنون شود که در این صورت تعقیب و بازجویی از وی تا زمان افاقه او متوقف خواهد شد . از آنجایی که هدف قانونگذار از تعیین مجازات برای مرتکب ، اصلاح بزه کار خواهد بود و با توجه به اینکه مجازات کردن مجنون ، مفید به نظر نمی رسد. لذا ، ارتکاب جرم در حالت جنون را از موارد رافع مسئولیت کیفری و ابتلا به جنون پس از ارتکاب جرم را از موارد توقف در رسیدگی و اجرای مجازات دانسته است .

مشاوره با وکیلانه :

جهت کسب اطلاع بیشتر از میزان مسئولیت مجنون و نحوه نصب قیم برای آنها با وکیل پایه یک دادگستری ، تماس حاصل فرمایید .
تماس با ما : 09127246413

جنون در نظام حقوقی ایران

جنون در نظام حقوقی ایران : در حقوق و فقه اسلامی ، مجنون به کسی گفته می شود که قدرت تشخیص نفع و ضرر و قبح و حسن را نداشته باشد . نکته قابل توجه این است که نباید مجنون و سفیه را در یک دسته قرار داد. چرا که سفیه شخصیست عاقل که محدودیت و ممنوعیت او ، دخالت در اداره امور مالی اش بوده  و به اختلال کامل قوای دماغی مبتلا نیست . در حالی که مجنون علاوه بر منع از دخالت در امور مالی خود ، به اختلالات کامل دماغی مبتلا بوده و قدرت تمیز و شخیص را ندارد .

درجات جنون :

جنون در عرف دارای درجات مختلفی است . برخی از دیوانگان دارای حالت خطـرناک بوده و برخی آرام و بی آزار هستند و در بسیاری از موارد جنون این افراد محرز نشده و به صورت ناشناس در جامعه زندگی می کنند . در برخی از کشور ها بین حالات خطرناک و غیر خطرناک مجنون تبعیض قائل شده اند و متناسب با درجه آن برای حمایت از مجنون ، قوانینی وضع شده است .

اما در حقوق ایران ، جنون در هر درجه ای که باشد محجور محسوب شده و قوانین مربوط به محجورینِ مجنون برای تمامی آنها به یک صورت است . به طور کلی اساس تکلیف هر انسانی ، اراده و قدرت تمیز اوست . بنابراین شخص فاقد قوه تمیز نه تنها تکالیف مذهبی از او برداشته می شود . بلکه اعمال حقوقی او نیز باطل خواهد بود ؛ لذا مجنونین نمی توانند اداره امور خود را بدست گیرند .

جنون

سوال :آیا می توان افرادی که دچار مشکلات روحی و روانی هستند را در دسته مجنونین قرارداد ؟

افراد زیادی هستند که در دسته دیوانگان به معنای عرفی قرار نمی گیرند . اما از نظر روحی و روانی یا حتی وضعیت جسمانی در شرایط غیر طبیعی به سر میبرند . به عبارت بهتر این افراد با اینکه مجنون نیستند اما ناتوانی ها و ناهنجاری های شدید روانی داشته و بصورت درست نمی توانند تصمیم گیری کنند . علیرغم اینکه نباید از کنار این افراد به راحتی گذشت . اما قانونگذار هیچ تدبیری برای این افراد نیندیشیده است . در حال حاضر هیچ یک از بیماران روانی را بدون نظر کارشناس نمی توان در دسته مجنونین دائمی یا ادواری (دوره ای ) قرار داد و تنها با تشخیص پزشک متخصص می توان در خصوص جنون یا عدم جنون آنها اظهارنظر نمود .

اقسام جنون :

در حقوق ایران مجنونین به دو اعتبار تقسیم شده اند :

1- به اعتبار اتصال یا عدم اتصال جنون به زمان کودکی :

مطابق با قانون ایران هر دو گروه مجنونی که جنون آنها متصل یا غیر متصل به دوران کودکیشان باشد. محجور هستند و کلیه اعمال حقوقی آنها باطل است . جهت کسب اطلاع از اعمال حقوقی مجنون کلیک کنید .

اما این اتصال یا عدم اتصال تنها در انتخاب قیم محجور تاثیر گذار خواهد بود. و تاثیر دیگری در اعمال شخص مجنون نخواهد گذاشت . مطابق با قوانین ایران ، مجنونی که جنون او متصل به زمان کودکی اش باشد. در صورت وجود ولی خاص ، مانند پدر یا جد پدری ، به قیم احتیاج نداشته و سرپرستی او با ولی خاص او خواهد بود . اما مجنونی که تا رسیدن به سن بلوغ از قوه تمیز و درک و شعور برخوردار بوده است. و پس از آن دچار جنون شود ، نیازمند نصب قیم جهت اداره امور مالی و غیر مالی او خواهیم بود .

2- جنون به اعتبار استمرار جنون یا عدم استمرار آن :

مجنون به اعتبار استمرار و دوام دوران مجنونیت به مجنون دائمی یا اطباقی و مجنون ادواری تقسیم می شود . مجنون دائمی کسی است که جنون او مستمر و دائم باشد . در حالی که مجنون ادواری به صورت دوره ای مجنون می باشد . به عبارت بهتر مجنون ادواری گاه در حال جنون و گاهی هم در حال افاقه و سلامت خواهد بود . لذا از این جهت اعمال حقوقی شخص مجنون ادواری در حالت افاقه صحیح خواهد بود .

مشاوره با وکیلانه :

جهت کسب اطلاع بیشتر از نحوه نصب قیم برای محجور و دعاوی مربوط به ابطال معاملات محجور با وکیل امور حسبی ، همین حالا تماس بگیرید .

تماس با ما : 09127246413

اعمال حقوقی قیم محجور

اعمال حقوقی قیم محجور : از آنجایی که در قوانین ایران ، قیم به نمایندگی از محجور می تواند در امور مالی او دخالت کند. در این مقاله اعمال حقوقی قیم را بررسی خواهیم نمود . اعـمـال حقوقی قیم که بعضی از آنها به صورت یک طرفه می باشد. و در اصطلاح حقوقی ایقاع نام دارد با اعمال حقوقی که به صورت دو طرفه منعقد می شود و عقد نام دارد ، متفاوت خواهد بود .

اعمال حقوقی یک طرفه قیم (ایقاعات ):

برخی از اعمال حقوقی قیم بدون اذن و اجازه دادستان نافذ بوده. و قیم می تواند شخصاً با رعایت مصلحت محجور و به نمایندگی از او ، آن را منعقد نماید . مانند :

  • اجازه اشتغال به کار محجور .
  • اذن به محجور در اداره برخی از اموالش . مانند اینکه به محجور اجازه دهد اموالی را که با تلاش خود بدست آورده است را اداره کند .
  • تنفیذ یا رد اعمال حقوقی محجور .
  • پرداخت نفقه محجور یا پرداخت نفقه اقارب و نزدیکان محجور .

اعمال حقوقی قیم محجور

انعقاد عقود توسط قیم :

به طور کلی قیم می تواند به نمایندگی از طرف محجور و با رعایت مصلحت او ،اقدام به انعقاد قرارداد نماید . از آنجایی که آثار این قراردادها دامنگیر محجور شده و نسبت به او اعمال می شود,لذا قانونگدار در راستای حمایت از محجور ، محدودیت هایی را نسبت به این معاملات ، اِعمال نموده است و بر این اساس انعقاد برخی از عقود برای قیم ممنوع شده است, و برخی دیگر منوط به اجازه دادستان قرار گرفته است .

اعمال حقوقی قیم و معاملات ممنوع او :

  1. بر اساس قوانین وضع شده ، معامله قیم نسبت به اموال محجور با خود ممنوع بوده و قیم نمی تواند در زمان تصدی به سمت قیمومت از طرف مولی علیه با خودش معامله کند . چه اینکه اموال محجور را با خود معامله نماید و بفروشد و یا اینکه اموال خود را در به محجور بفروشد .
  2. هبه (بخشش ) اموال محجور نیز ممنوع می باشد . چرا که بدون شک مصلحت محجور در نظر گرفته نشده است . البته برخی از حقوقدانان بر این نظرند که بخشش و هبه بعضی از اموال کم ارزش جهت تربیت و یادگیری محجور بلامانع است. و نمی توان آن را باطل دانست .

معاملاتی که انعقاد آن توسط قیم نیازمند اجازه دادستان می باشد :

  1. فروش اموال غیر منقول محجور . مال غیر منقول مالی است که قابلیت جابجایی ندارد . مانند : ملک .
  2. رهن اموال غیر منقول متعلق به محجور .
  3. قرض دادن اموال محجور به دیگران یا اخذ وام برای محجور .
  4. معامله ای که به موجب آن قیم به مولی علیه بدهکار شود .
  5. صلح دعاوی مربوط به محجور نیز از مواردی است که نیازمند اذن دادستان می باشد .

مشاوره با وکیلانه :

جهت مشاوره با وکیل پایه یک دادگستری در خصوص چگونگی نصب قیم و اعمال حقوقی قیم با ما تماس حاصل فرمایید .
تماس با ما : 09127246413

حجر + وکیل صدور حکم حجر

حجر + وکیل صدور حکم حجر : حـجر واژه ای است در مقابل اهلیت استیفا یا همان اهلیت اجرای حق و محجور به کسی گفته می شود که به علت نقص اهلیت یا نداشتن آن ، نمی تواند اعمال حقوقی انجام دهد , در اصطلاح حقوقی منع شخص از دخالت در امور خود به صورت مستقل و اداره امور خود بدون دخالت دیگران را حجر می گویند که این ممنوعیت به حکم قانون وضع شده است .

قانون حجر

قانونگذار در ایجاد ممنوعیت برای محجور و تاسیس نهاد حقوقی حجر ، دو هدف را دنبال می کند :

حمایت از منافع محجور :

به این معنی که با ممنوعیت دخالت محجور از انجام دادن اعمال حقوقی و واگذاری آن امور به قیم یا ولی او ، از اموال محجور محافظت شود و از ورود ضرر به او جلوگیری شود , چرا که همانگونه که گفته شد محجور قدرت تصمیم گیری دقیق و معقول در امور مالی خود را ندارد .

حمایت از منافع دیگران :

برای مثال حمایت از منافع طلبکاران و جلوگیری از ورود ضرر به آنها .

حجر

چرا قانونگذار محجور را از دخالت در امور مالی و حقوقی خود منع کرده است ؟

همانطور که اشاره شد مبنای حقوقی قانونگذار حمایت از محجور می باشد. بجهت فقدان یا ضعف عقل و اراده محجور . به عبارت بهتر لازمه ی انجام اعمال حقوقی ، وجود اراده انشایی لازم است. و این اراده مستلزم قدرت تمیز و درک است و با توجه به اینکه محجور فاقد این ویژگی بوده و یا قوه تمیز و اراده او ناقص می باشد. نمی تواند اعمال حقوقی را انجام دهد و از این رو به حکم قانون از دخالت در امور حقوقی خود ممنوع شده است .

اسباب حجر :

در حقوق ایران ، اسباب حجر سه مورد می باشد . صغر – سفه – جنون .

  • حجر به دلیل صغر :

از نظر حقوق ایران ، کسی که به سن بلوغ نرسیده است و کبیر نشده ، محجور است . سن بلوغ در ایران برای پسران ، 15 سال تمام قمری و برای دختران ، 9 سال تمام قمری می باشد . اما نکته مهم این است که بعد از رسیدن به سن بلوغ تا سن 18 سالگی شخص ، نمی توان اموال او را در اختیارش قرارداد مگر اینکه رشد او ثابت شده باشد . بنابراین قانونگذار ایران علاوه بر بلوغ شخص ، سن رشد را هم از موارد الزامی جهت دخالت در اموال می داند . برای اطلاع از شرایط صدور حکم رشد قبل از 18 سال کلیک کنید .

  • سفیه :

سفیه با کلمه غیر رشید مترادف است و از نظر حقوقی به کسی گفته می شود که تصرفات مالی او عاقلانه نیست , به عبارت بهتر غیر رشید به کسی گفته می شود که پس از رسیدن به سن بلوغ ، رشد کافی را بدست نیاورده و یا پس از رسیدن به سن رشد ، آن را از دست داده است .

  • جنون :

مجنون به کسی گفته می شود که فاقد تشخیص نفع از ضرر و خوبی از زشتی می باشد . توجه داشته باشید که نباید مجنون و سفیه را یکی بدانیم چرا که مجنون مختل المشاعر بوده. اما سفیه شخص عاقلی است که تنها نمی تواند در امور مالی خود دخالت کند .

تمامی سه مورد فوق از موارد حجر بوده که در این صورت امور مالی شخص توسط ولی او یا قیم ، اداره می شود .

جهت اطلاع از نحوه صدور حکم حجر و نصب قیم برای محجور از وکیل متخصص در امور حسبی با ما تماس حاصل فرمایید .

مشاوره با وکیلانه :

جهت کسب اطلاعات بیشتر از نحوه صدور حکم رشد. و همچنین نحوه صدور حکم حجر از وکیل پایه یک دادگستری با ما تماس حاصل فرمایید .

تماس با ما : 09127246413

شرایط و ویژگی قیم + 5 دسته از افرادی که می توانند قیم باشند

شرایط و ویژگی قیم پیگیری پرونده توسط وکیل : از آنجایی که با صدور حکم قیمومت ، اموال محجور بدست قیم می افتد . لذا جهت جلوگیری از هرگونه سوء استفاده از اموال محجور، قیم باید واجد بعضی اوصاف و فاقد برخی از عیوب و کمبود ها باشد . نظام حقوقی ایران برخی از ویژگی ها مانند توانایی ، امانت ، بلوغ ، رشد و مسلمان بودن را لازم دانسته است . علاوه بر موارد گفته شده اوصافی دیگر مانند :

  • عدم ارتکاب جنایت یا عدم محکومیت به موجب حکم قطعی دادگاه به یکی از جرم های : سرقت –کلاهبرداری – خیانت در امانت – هتک ناموس یا جرایم منافی عفت – اختلاس – ورشکستگی به تقصیر و جرایم نسبت به اطفال .
  • عدم تجاهر به فساد اخلاقی یا معروف نبودن ایشان به فساد اخلاقی.
  • نداشتن دعوایی میان خود یا بستگان طبقه اول اعم از حقوقی یا کیفری با محجور .

چه کسانی در انتصاب به قیمومت اولویت دارند ؟

  1. اولویت انتصاب به قیمومت در قوانین ایران ، در صورت وجود ویژگی لازم و کافی عبارت است از :
  2. پدر و مادر محجور و در صورت نبود پدر ، مادر تا زمانی که ازدواج نکرده باشد نسبت به دیگران در اولویت است .
  3. برای زنان محجور ، در صورت داشتن همسر ، شوهر او در اولویت است .
  4. چنانچه هر یک از افراد مذکور وجود نداشته باشد ، اقربا محجور با داشتن شرایط لازم ، بر دیگران مقدم هستند .
  5. کسانی که تضمین کافی بابت قیمومت محجور بدهند در صورت داشتن شرایط لازم بر دیگران مقدم هستند .

آیا الزاماً شخص حقیقی می تواند ، امور قیمومت را به دست گیرد ؟ خیر شخص حقوقی مانند موسسات نیز میتواند امور مربوط به قیمومت را در دست گیرد .

ویژگی قیم

اختیارات و وظایف قیم چیست ؟

اداره امور غیر مالی محجور :

به طور کلی اداره امور محجور اعم از مالی و غیر مالی با قیم می باشد . به عبارت بهتر قیم نماینده قانونی محجور در کلیه امور مربوط به اموال و حقوق مالی اوست ؛ اما این به معنی عدم مسئولیت نسبت به حفظ و نگهداری از محجور نمی باشد .

مطابق با قوانین ایران ، حضانت و نگهداری اطفال در درجه اول با پدر و مادر او می باشد و در صورت نبودن آنها ، اجداد پدری کودک برای حضانت او در اولویت هستند . چنانچه هر یک از پدر و مادر و اجداد پدری یا وصی ای که از جانب ولی کودک منصوب شده باشد ، در قید حیاط نباشد و یا حضور نداشته باشند ، برای کودک نصب قیم صورت می گیرد و حضانت او به قیم محوّل می گردد .

صغیر با رسیدن به سن بلوغ در امور غیر مالی خود از حجر خارج می شود ؛ لیکن دخالت او در امور مالی اش تنها با اخذ حکم رشد یا رسیدن به سن رشد ( 18 سال شمسی ) خواهد بود . با این توضیحات مسئولیت نگهداری و مواظبت ازمحجور تنها برای محجوری است که به سن بلوغ نرسیده است و در مورد شخص بالغ مسئله حضانت منتفی خواهد بود و نمی توان این را از موارد مسئولیت قیم دانست .

آموزش و پرورش کودک :

موضوع آموزش و پرورش کودک نیز به مانند حضانت و نگهداری او تنها در خصوص محجور نابالغ موضوعیت دارد . بنابراین قیم باید در حدود متعارف و با رعایت مقررات در آموزش و پرورش محجور تلاش کند و برای آموزش شغلی و حرفه ای او اقدامات لازم را انجام دهد .

ازدواج محجور :

قیم نمی تواند در ازدواج محجوری که به سن بلوغ نرسیده دخالت کند . اجازه قیم برای ازدواج محجوری که بالغ شده است بجهت آثار مالی مانند مهریه که در ازدواج وجود دارد ، لازم است و بدون اذن قیم ، نکاح غیرنافذ محسوب می شود . در مورد مجنون چنانچه پزشک ازدواج را برای او لازم بداند قیم با اجازه دادستان می تواند برای مجنون ازدواج نماید . اما طلاق مجنون تنها با پیشنهاد دادستان و اجازه دادگاه میّسر است.

اداره امور مالی محجور :

مهم ترین ویژگی و وظیفه قیم ، اداره امور مالی محجور است که عبارت است از :

  • اقدامات حفاظتی و حسابداری .
  • تنظیم صورت دارایی در ابتدای قیمومت .
  • صورت حساب سالانه .
  • صورت حساب نهایی .
  • درخواست مهر و موم ترکه مورث محجور .
  • حفظ و نگهداری اموال محجور .

مشاوره با وکیلانه در خصوص ویژگی قیم :

جهت کسب اطلاع از نحوه نصب قیم ، ویژگی قیم ، صدور حکم رشد ، عزل قیم و دیگر مسائل مربوط به محجورین با وکیل پایه یک دادگستری همین حالا تماس بگیرید .
تماس با ما : 09127246413

وکیل نصب قیم + 0 تا 100 نکات کلیدی تعیین قیم

تعیین و نصب قیم + 0 تا 100 نکات مهم با وکیل نصب قیم : قیم شخصی است که بر اساس قانون برای اداره و نگهداری از محجور و اموال او و برخی از امور غیر مالی محجور ، به حکم قانون انتخاب می شود . به موجب قانون مدنی، سه دسته از محجورین نیاز به قیم داشته و برای آنها قیم نصب می شود .

  1. برای صغیری که ولی خاص (پدر یا جد پدری) ندارد .
  2. برای مجنون و غیر رشیدی که پس از رسیدن به سن رشد (18 سال شمسی ) محجور می ماند و دارای ولی خاص نیست .
  3. مجنون و غیر رشیدی که محجوریت آنها متصل به زمان صغر نباشد .

تعیین و نصب قیم با وکیل متخصص :

به طور کلی سرپرستی کلیه افراد قبل از رسیدن به سن بلوغ با ولی او که پدر یا جد پدری اوست ، می باشد , پس از رسیدن به سن بلوغ که در دختران 9 سال تمام قمری و در پسران 15 سال تمام قمری است نیز، تصمیم گیری در امور مالی شخص تا قبل از رسیدن به سن رشد که 18 سال شمسی می باشد با ولی اوست .

چنانچه این اشخاص در زمان طفولیت یا پس از رسیدن به سن بلوغ و قبل از 18 سالگی ، ولی خاص خود (پدر یا جد پدری ) را از دست بدهند ، برای اداره امور مالی او و برخی از امور غیر مالی شخص نیاز به تعیین و نصب قیم می باشد, علاوه بر این در زمانی که شخص پس از رسیدن به سن بلوغ به هر علتی مشاعر خود را از دست بدهد و به عبارتی محجور شود. باز هم نیازمند وجود قیم برای اداره اموال او و برخی امور غیر مالی محجور می باشیم .

تعیین و نصب قیم

درخواست نصب قیم :

هریک از نزدیکان محجور اعم از ابوین او یا اشخاصی که با او زندگی میکنند. و حتی برخی از ارگان های دولتی که از وجود محجور مطلع می شوند. باید موارد درخواست نصب قیم را به اداره امور سرپرستی شهرستان محل اقامت محجور اطلاع دهند .

اشخاصی که میخواهند قیمومیت محجور را بعهده داشه باشند. می توانند با معرفی خود به دادگاه صالح ، تقاضای نصب قیم کنند . دادگاه صالح از میان اشخاص معرفی شده یک یا چند نفر را که شایسته باشد. به عنوان قیم انتخاب خواهد کرد .

جهت کسب اطلاع بیشتر تماس بگیرید . 09127246413

ابلاغ حکم قیمومیت به قیم :

پس از انتخاب قیم توسط دادگاه ، حکم قیمومت به قیم ابلاغ خواهد شد. تا وظایف خود را انجام دهد .لازم به ذکر است این ابلاغ تنها حکم عقلی بوده . چرا که قیم باید بداند رسماً نسبت به محجور مسئول است و باید وظایف خود را انجام دهد . قیم باید در ظرف سه روز پس از ابلاغ ، قبول سمت قیمومت را اعلام نماید. و عدم اعلام او در مهلت مقرر به منزله عدم قبولی او خواهد بود . حکم قیمومیت به دادستان نیز ابلاغ خواهد شد .

اخذ تامین از قیم :

پس از پذیرش قیمومت از جانب قیم ، در صورت وجود موجبات موجه با درخواست دادستان ، دادگاه از قیم تضمیناتی راجع به اداره اموال محجور می خواهد که میزان و نوع این تضمینات با دادگاه خواهد بود . لازم به ذکر است تا پیش از نصب قیم دادگاه تضمینی از قیم نخواهد خواست. و پس از تعیین و پذیرش قیمومت هم در صورت جهات موجه ، تضمین گرفته خواهد شد . حتی دادگاه می تواند علاوه بر نصب قیم ، یک یا چند نفر ناظر برای نظارت یا تصویب اعمال قیـم تعیین و حدود و اختیارات او را مشخص کند . برای کسب اطلاع از ویژگی های قیم اینجا کلیک کنید .

مشاوره با وکیل نصب قیم :

جهت مشاوره با وکیل پایه یک دادگستری متخصص در امور حسبی و پیگیری پرونده مربوط به تعیین و نصب قیم با ما تماس حاصل فرمایید .
تماس با ما :09127246413

اعتراض به آراء حقوقی توسط وکیل متخصص

اعتراض به آراء حقوقی توسط وکیل : به طور کلی رای صادره از مرجع حقوقی قطعی می باشد. مگر در مواردی که رای صادره به موجب قانون ، قابلیت تجدیدنظرخواهی را داشته باشد. تجدید نظرخواهی یکی از طرق عادی اعتراض به رای محسوب می شود که به موجب آن امکان رسیدگی به موضوع در مرجعی غیر از مرجع صادر کننده رای ، فراهم می شود .

ویژگی های تجدید نظرخواهی از رای :

  • همانطور که در فوق اشاره شد ، تجدیدنظر خواهی از روش های عادی اعتراض یا شکایت از رای است . که به موجب آن شعبه ای عالی و بالاتر از شعبه صادر کننده رای به موضوع دعوی رسیدگی و نسبت به آن تصمیم می گیرد.
  • از ویژگی های تجدید نظر خواهی از رای اثر تعلیقی آن است . به این معنا که در صورت اعتراض به رای تا زمان تصمیم گیری و ابلاغ رای از مرجع تجدیدنظر ، رای معلق بوده و قابلیت اجرایی نخواهد داشت .
  • تجدیدنظرخواهی دارای اثر انتقالی می باشد . یعنی دعوی با تمام جوانب ماهوی و شکلی آن از مرحله بدوی به مرحله تجدیدنظر منتقل می شود .

اعتراض به آرائ حقوقی

نسبت به کدام آراء حقوقی می توان تجدیدنظرخواهی کرد ؟

به موجب ماده 331 قانون آیین دادرسی در امور مدنی ، دعاوی مالی در صورتی که میزان خواسته سه میلیون ریال یا بیشتر از آن باشد قابلیت اعتراض و تجدیدنظرخواهی را دارد . لذا رای صادره در مورد احکام و قرارهایی که خواسته آن کمتر از سه میلیون ریال باشد قطعی می باشد .

در مورد دعاوی غیر مالی ، همان ماده صراحتاً بیان نموده است که تمامی احکام و قرارهای صادره در دعاوی غیر مالی قابلیت تجدیدنظرخواهی را دارد .

جهات اعتراض به آراء حقوقی :

کسی که رای به ضرر او صادر شده است و اصطلاحاً به عنوان تجدیدنظرخواه به رای صادر شده اعتراض میکند ، باید جهات اعتراض به رای خود را در لایحه اعتراضی خود قید نماید که این جهات ممکن است یک یا چند مورد از موارد زیر باشد .

ادعـای عـدم اعتبـار مـستـندات :

عدم اعتبار مستنداتی که به دادگاه بدوی ارائه شده و بر اساس آن رای صادر گردیده است .

فقـدان شرایط قانونی شـهادت شهـود :

مانند عدم استماع شهادت شهود یا وجود یکی از شرایطی که به موجب قانون، مانع از پذیرش شهادت شهود می شود .

ادعـای عـدم تـوجـه قـاضـی بـه دلایل ابـرازی :

قاضی صادر کننده رای بدوی به مدارک و مستندات و اظهارات شما یا وکیلتان توجه نکرده باشد .

عدم صلاحیت قـاضـی یـا دادگاه صـادر کننده رای :

قاضی صادر کننده رای ، یکی از شرایط و جهات رد دادرس را دارا باشد . یا اساساً دادگاهی که دعوی در آن مطرح شده است ، صلاحیت رسیدگی به آن دعوی را نداشته است . اعم از اینکه این صلاحیت محلی باشد یا ذاتی .

مخالف بـودن رای بـا موازین شـرعـی یـا مـقررات قـانونی :

رای صادره با احکام شرعی یا مواد قانونی در تضاد باشد .

چگونه لایحه تجدیدنظرخواهی خود را تنظیم کنیم ؟

از آنجایی که عموم افراد از مقررات قانونی اطلاعی ندارند ، نمی توانند به تنهایی یک لایحه مناسب و دقیق جهت اعتراض به رای خود تنظیم نمایند . لذا پیشنهاد می شود حتما در پرونده خود یک وکیل پایه یک دادگستری داشته باشید و در صورتی که تا کنون موفق به بهره مندی از خدمات وکیل دادگستری متخصص در امور حقوقی نشده اید ،  همین حالا تماس بگیرید . تلفن تماس : 09127246413

مشاوره حقوقی با وکیلانه

برای کسب اطلاع بیشتر از نحوه اعتراض به آرا حقوقی و اخذ مشاوره از وکیل حقوقی با ما تماس حاصل فرمایید .
تماس با ما : 09127246413