طلاق بدلیل نپرداختن نفقه

طلاق بدلیل نپرداختن نفقه : از منظر علم حقوق ، نفقه همان هزینه های متعارفی است که مرد باید برای همسرو فرزندان خود بپردازد . نفقه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل : خورد و خوراک ، پوشاک و مسکن و اثاث منزل می باشد . پرداختن این هزینه ها از وظایف مرد بوده و عدم تمکن مالی مرد در پرداخت نفقه همسر ، تاثیرگذار نخواهد بود . برخلاف نفقه فرزند و دیگر اقربا که مرد در صورت داشتن تمکن مالی ، ملزم به پرداخت نفقه خواهد بود . در ادامه با وکیلانه همراه باشید.

طلاق بدلیل عدم پرداخت نفقه

طلاق بدلیل نپرداختن نفقه :

وکیل طلاق : چنانچه مردی از پرداختن نفقه همسر خوداری کند ، زن می تواند از طریق دادگاه ، الزام او به پرداخت نفقه را بخواهد . اگر با محکوم شدن مرد ، ایشان همچنان از پرداخت نفقه خوداری ورزد ، زن می تواند ، دادخواست طلاق خود را به دادگاه تسلیم نماید .

آنچه موجب ایجاد درخواست طلاق بدلیل نپرداختن نفقه میشود ، مربوط به نفقه ی آينده است . اما چنانچه زوجه به دادگاه مراجعه نماید و نسبت به نفقه ی زمان گذشته دادخواست دهد به نظر می رسد که حکم مسأله متفاوت است . به این معنا که زوجه در صورت عدم اجرای حکم دادگاه مبنی بر پرداخت نفقه ی مورد مطالبه گذشته نمی تواند درخواست طلاق نماید . زیرا نفقه ی ایام گذشته زوجه مانند سایر دیون است . بدین صورت که مرد در حالت یسار ملزم به پرداخت است و در صورت اعسار همانند سایر دیون بر ذمه ی او خواهد ماند . اما چنانچه در فرض داشتن استطاعت ، اجرای حکم دادگاه ممکن نباشد این امر مجوز طلاق وی نخواهد بود . چرا كه دلیل واگذاری حق طلاق به زن ممکن نبودن ادامه ی زندگی با مردی است که نمی خواهد مخارج خانواده را تامين نمايد و این دلیل درباره ی نفقه ی گذشته نخواهد بود .

زیرا اگر شوهری مخارج زن را در آینده تأمین کند دیگر چگونه می توان برای دینی که از بابت نفقه ی گذشته بر زن دارد زندگی مشترک آن دو را ممکن نشمرد و مرد را به دادن طلاق اجبار کرد؟. ( اطلاعات بیشتر را در مقاله طلاق از جانب زن مطالعه فرمایید . )

 

نحوه طرح دادخواست الزام مرد به پرداخت نفقه :

در دادخواست ، زن می تواند نسبت به نفقه ی آینده ی خود به دادگاه دادخواست تقدیم نمايد . پس از رسیدگی و در صورت وارد بودن ادعای خواهان (زن) ، دادگاه حکم به الزام مرد به پرداخت نفقه صادر خواهد کرد . با قطعی شدن حکم ، اجراییه صادر می شود و به مرد ابلاغ می شود تا ظرف ده روز نسبت به پرداخت نفقه همسر خود اقدام نماید .

هر گاه شوهر مفاد حکم را اجرا نکند و و با اجبار و بدست نیامدن دارایی از مرد نتوان حکم دادگاه را اجرا نمود ، زن دادخواست دیگری به خواسته ی طلاق بدلیل نپرداختن مهریه به دادگاه تقديم ميدارد ، دادگاه پس از رسیدگی به درخواست مزبور و ثابت شدن آنکه شوهر از دادن نفقه خودداری می کند ، شوهر را محکوم می نماید که زن خود را طلاق دهد . پس از قطعيت حکم طلاق اجراییه آن صادر می گردد و به شوهر ابلاغ می شود که ظرف ده روز حكم را اجرا كند و اگر این کار را شوهر انجام نداد ، دادگاه مانند احکام دیگر، به وسیله ی نامه نماینده ی خود را به دفتر طلاق معرفی می کند که زن را از طرف حاکم طلاق دهد .

 

مشاوره خانواده با وکیلانه:

جهت اخد مشاوره تخصصی با وکیل پایه یک دادگستری در امور خانواده و تعیین نوبت ، با ما تماس حاصل فرمایید .

تلفن تماس : 09127246413

 

وکیل طلاق توافقی + 100% پیگیری پرونده

وکیل طلاق توافقی+ 100% پیگیری پرونده : طلاق توافقی، طلاقی است كه در آن زن و شوهر در تمام موارد مربوط به زندگي مشترك از جمله مهريه، نفقه، جهيزيه و در صورت داشتن فرزند مشترك ، حضانت فرزند توافق مي كنند. و درخواست « صدور گواهي عدم امكان سازش » را تنظيم و به دادگاه تسليم مينمايند . كه درخواست فوق ميباست حتما به امضا هر دو نفر يا وكلاى آن ها برسد .

وکیل طلاق توافقی

وکیل طلاق توافقی+ 100% پیگیری پرونده :

در صورتی که توافق طرفین مبنای طلاق قرار گیرد. معنای توافق زوجین آن نیست که اراده زن همچون اراده مرد و به همان اندازه در طلاق دخیل است .  به عبارت بهتر طلاق اقالۀ یک قرارداد منعقد شده میان زوجین نيست .

در واقع عقد نکاح به موجب اراده طرفین منعقد می شود. ولی پس از عقد خود نهادى مستقل می یابد. و از تبعیت اراده طرفین خارج می گردد . چرا که چنین امری از نظر قانونگذار مخالف مصالح خانواده و مقررات طلاق كه از قواعد نظم عمومی است ، می باشد . به این معنی که زوجین نمی توانند با تراضی یکدیگر نکاح را اقاله نمایند .

وکالت در طلاق :

ممكن است ضمن عقد نكاح یا عقد لازم دیگر یا به صورت قراردادی مستقل شوهر به زن وكالت دهد كه از طرف او خود را مطلقه سازد . زوجه برای اینكه به آسانی بتواند اقدام به طلاق نمايد می تواند از طریق شرط ضمن عقد نكاح چنین اختیاری را برای خود بدست آورد . در این صورت وكالت زن ، مادام كه ازدواج منحل نشده باقی خواهد ماند. و از آنجا كه عقد وكالت در اینجا تابع عقد لازم (نكاح ) شده موكل (مرد) حق عزل وكیل را نخواهد داشت. این راه حل اختیار مطلق مرد در امر طلاق را تا حدودی تعدیل می نمايد . اما حق زوج نيز در اقدام به طلاق از بين نمى رود .

معمولاً در زمان عقد نکاح زن در مواردی از مرد وکالت در طلاق را اخذ می نماید. که در صورت وقوع هر یک از موارد تصریح شده در سند ازدواج او وکیل در طلاق خود باشد . ماده 1119 قانون مدنی  هم اين امر را تجويز مينمايد :

«طرفین عقد ازدواج می توانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد. در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بنمایند مثل اینکه شرط شود هر گاه شوهر زن دیگر بگیرد یا در مدت معینی غایب شود یا ترک انفاق نماید. یا بر علیه حیات زن سوء قصد یا سوء رفتاری نماید که زندگانی آنها با یکدیگر غیر قابل تحمل شود. زن وکیل و وکیل در توکیل باشد که پس از اثبات شرط در محکمه و صدور حکم نهایی خود را مطلقه سازد.»

شرایط وکالت بلاعزل

در شروط مندرج در عقد نامه هاى رسمی در دوازده مورد به زوجه وکالت بلاعزل داده شده تا با اخذ مجوز از دادگاه خود را مطلقه نمایدو آن ها عبارت اند از :

  1. زن مي‌تواند از دادگاه تقاضاي صدور طلاق كند. در صورت خودداري شوهر از دادن خرجي(نفقه ) زن و انجام ساير حقوق واجب زن به مدت 6 ماه .
  2. بدرفتاري مرد به حدي كه ادامه زندگي را براي زن غير قابل تحمل كند .
  3. بيماري خطرناك غير قابل درمان مرد در حدي كه سلامت زن را به خطر اندازد .
  4. ديوانه بودن مرد در زماني كه امكان فسخ وجود ندارد .
  5. اشتغال مرد به كاري كه به حيثيت و آبروي زن و مصالح خانوادگي او لطمه بزند . در اين صورت زن مي‌تواند تقاضاي طلاق كند .
  6. محكوميت شوهر به مجازات 5 سال حبس يا بيشتر، يا به جزاي نقدي كه بر اثر ناتواني از پرداخت، منجر به 5 سال بازداشت شود يا به حبس و جزاي نقدي كه مجموعاً منتهي به 5 سال بازداشت يا بيشتر شود. و حكم مجازات در حال اجرا باشد نيز يكي ديگر از شروط ضمن عقد نكاح است كه به زن امكان مطلقه شدن را مي‌دهد .
  7. ابتلاء زوج به هر گونه اعتياد مضري كه به تشخيص دادگاه به اساس زندگي خانوادگي خللي وارد آورد و ادامه زندگي را براي زوجه دشوار كند . مانند اعتيادي كه منجر به بيكاري مرد ، فروش اثاثيه منزل و وارد نمودن ضرر به سلامت جسمي و روحي زن و فرزند شود .
  8. چنانچه مرد زندگي خانوادگي را بدون عذر موجه ترك كند. يا اينكه 6 ماه متوالي بدون عذر موجه غيبت كند، زن مي‌تواند با مراجعه به دادگاه و بدون حضور شوهر طلاق خود را ثبت كند .
  9. محكوميت قطعي زوج بر اثر ارتكاب به جرم و اجراي هر گونه مجازات اعم از حد و تعزير كه مغاير با حيثيت و شئون خانوادگي زن باشد . تشخيص اين امر نيز با توجه به وضع و موقيعت زن و عرف و موازين ديگر با دادگاه است .
  10. بچه‌دار نشدن مرد پس از گذشت 5 سال از زندگي مشترك به جهت عقيم بودن يا عوارض جسمي ديگر كه در اين صورت زن مي‌تواند تقاضاي طلاق كند .
  11. همچنين چنانچه زوج مفقودالاثر شود و ظرف 6 ماه پس از مراجعه زوجه به دادگاه پيدا نشود نيز دادگاه حكم طلاق را صادر مي‌كند .
  12. ازدواج مجدد مرد بدون اجازه همسر كه در صورت وقوع اين مورد، زن وكالت طلاق را از مرد میگیرد .

نكته مهم  در مورد وکالت در طلاق :

در صورتى كه زن وكالت در طلاق از سوى زوج داشته باشد نميتواند خود به تنهايي به دادگاه مراجعه نمايد و در صورت عدم همراهى مرد ، زوجه ميبايست وكيل دادگسترى را از طرف زوج انتخاب نمايد و وكيل مع الواسطه امور راجع به طلاق را از جانب زوج انجام دهد .

‎تفاوت گواهی عدم امكان سازش و حكم طلاق :

  • براى اخذ گواهي عدم امكان سازش ، دادخواست نياز نيست و صرف درخواست طلاق كافي است ؛ اما براي صدور حكم طلاق ، تقديم دادخواست با رعايت تشريفات آئين دادرسي مدني ضروري است .
  • گواهي عدم امكان سازش نيازمند رسيدگي ماهوي نيست ، در حالي‌كه صدور حكم طلاق نيازمند بررسي ماهوي است ، تا درخصوص صحت آن تصميم مناسب اخذ شود .
  • ‎گواهی عدم امکان سازش مشمول طلاق های توافقی و طلاق از جانب زوج ميباشد .
  • مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش سه ماه از تاریخ ابلاغ رأی قطعی یا قطعی شدن رأی جهت تسلیم به دفتر طلاق می باشد . پس لازم به ذکر است در صورتیکه طرفين ظرف سه ماه از تاریخ تسلیم در دفتر طلاق جهت اجرا حاضر نشدند یا مدارک را تکمیل ننمايند گواهی صادر شده از درجه اعتبار ساقط است .

‎هرگاه گواهی عدم امکان سازش به استناد توافق زوجین صادر شده باشد، در صورت عدم حضور زوج گواهی صادره کان لم یکن تلقی شده و اقدامی ندارد مگر اینکه زوجه بموجب سند رسمی یا مطابق مفاد دادنامه وکالت بلاعزل در اجرای طلاق داشته باشد . و در هر صورت عدم حضور زوجه مانع اجرای دادنامه نخواهد بود .

وکیل طلاق توافقی :

 گواهي صادره از مراجع قضايي در خصوص عدم امكان سازش بين زن و شوهر، چنانچه ظرف مدت سه ماه از تاريخ ابلاغ، به دفتر‌ثبت طلاق تسليم نشود ، از اعتبار ساقط خواهد بود , 
‌در صورتي كه ظرف مدت مقرر گواهي ياد شده جهت اجراي طلاق تسليم دفتر ثبت طلاق شود ، سردفتر مكلف است به طرفين اعلام نمايد تا جهت‌ اجراي صيغه طلاق و ثبت آن حضور يابند . عدم حضور هر يك از طرفين در وقت مقرر، براي مرتبه دوم حداكثر ظرف مدت يك ماه دعوت و‌به شرح ذيل عمل خواهد شد:
‌

  1.  درصورت امتناع زوجه از حضور، زوج صيغه طلاق را جاري و پس از ثبت به‌وسيله دفترخانه به اطلاع زوجه رسانده مي‌شود.
  2. 
درصورت امتناع زوج از حضور و اجراي طلاق، دفتر مراتب را تاييد و به دادگاه صادركننده گواهي اعلام مي‌دارد. دادگاه به درخواست زوجه ،‌ زوج را احضار و درصورت امتناع از حضور ، دادگاه با رعايت جهات شرعي صيغه طلاق را جاري و دستور ثبت و اعلام آن را به دفتر ثبت طلاق صادر‌مي‌كند .
  3.  در صورتي‌كه زوج به دفترخانه مراجعه ولي از اجراي صيغه طلاق امتناع نمايد مطابق بند (ب) عمل خواهد شد .

‎ویژگی های حکم طلاق :

واژه حکم در لغت به معنی فرمان ، دستور آمده و جمع آن احکام است. در اصطلاح حقوقی حکم دادگاه رأیی است، که به موجب آن ، اختلاف در دادگاه ؛ خاتمه یابد . با توجه به نص ماده ؛ حکم دارای چهار عنصر است :

  1. در امور ترافعی صادر شده باشد .
  2. از دادگاه صادر شده باشد .
  3. راجع به ماهیت دعوا باشد .
  4. قاطع دعوا باشد .

بنابراین حکم طلاق زمانی مصداق دارد که اولاً متقاضی طلاق زن باشد . ثانیاً حکم به الزام زوج صادر شده باشد . مدت اعتبار حکم طلاق 6 ماه از تاریخ انقضای مهلت فرجام خواهی یا ابلاغ رأی فرجام خواهى است .
‎پس از تسلیم حکم طلاق به دفتر طی دو نوبت از زوج بموجب اخطاریه دعوت می شود اولی 7 روز و دومی 10 روز . در صورت عدم حضور زوج و عدم اعلام عذر یا امتناع از اجرای صیغه طلاق ، صیغه طلاق ثبت می شود. و سردفتر به نمایندگی از محکمه ماذون از قبل قانونگذار صیغه طلاق را جاری می کند . و مراتب ثبت و اجرای طلاق به صورت رسمی به اطلاع زوج باید برسد .

اثبات شروط و اوضاع و احوالي كه موجد حق طلاق براي زوجه مي‌باشد، بر عهده وي است. و احراز تحقق آن نيز از وظايف و اختيارات دادگاه مي‌باشد. لذا دخالت دادگاه در دعوي طلاق از ناحيه زوجه ، دخالتي با ماهيت حاكم است كه بر احراز حق بر اساس واقعيات موجود استوار مي‌باشد . همچنان كه ذكر شد، دادگاه تصميم بر طلاق را آن گاه كه زوجه به تنهايي متقاضي طلاق است. بايد در قالب حكم بياورد نه گواهي عدم امكان سازش . اما در طلاق به درخواست زوج يا زوجين ، آنچه دادگاه در پايان اجراي تشريفات مقرر در قانون صادر مي‌نمايد. صرفاً گواهي بر عدم امكان سازش است نه محكوميت زوج يا زوجين به حضور در دفترخانه و تسليم به اجراي صيغه ی طلاق .

 

مشاوره طلاق توافقی با وکیلانه

جهت اخذ مشاوره با وکیل پایه یک دادگستری متخصص در امور خانواده با ما تماس حاصل فرمایید .

تلفن تماس : 09127246413

وکیل اثبات مالکیت ملک + 100% پیگیری پرونده توسط وکیل ملکی

وکیل اثبات مالکیت ملک + 100% پیگیری پرونده توسط وکیل ملکی : دعوای اثبات مالکیت ملک زمانی موضوعیت پیدا میکند. که چند نفر مدعی مالکیت ملک موضوع دعوا باشند . حال اگر ملک موضوع دعوا دارای سند نباشد و یا در ادارات ثبت اسناد و املاک به ثبت نرسیده باشد . با طرح چنین دادخواستی می توان مالکیت خود را ثابت کنید .

وکیل اثبات مالکیت ملک

نحوه رسیدگی به دعوای اثبات مالکیت ملک :

مدعی مالکیت که معمولاً شخص خریدار می باشد و یا هر شخصی که ملک را به تصرف خود در آورده است باید با ضمیمه کردن دلایل مالکیت خود به دادخواست ، اقدام به طرح دعوای حقوقی کند .

پیشنهاد می شود بجهت پیچیدگی دعاوی ملکی ، قبل از هر گونه اقدام از تخصص و تجربه وکیل پایه یک دادگستری استفاده نمایید .

پس از ثبت دادخواست از طریق دفاتر خدمات قضایی ، دادخواست اثبـات مالکیت ملک به یکی ازشعب دادگاه عمومی حقوقی شهرستان محل وقوع ملک ارجاع می شود . ( دعاوی حقوقی مربوط به املاک در دادگاه شهرستانی رسیدگی می شود که ملک در حوزه آن شهرستان مستقر می باشد ) .

نحوه رسیدگی به دعوای اثبات مالکیت ملک :

پس از وصول پرونده به شعبه ، در صورت تکمیل بودن دادخواست و ضمائم آن ، دادگاه دستور تعیین وقت رسیدگی را صادر می کند . با تعیین وقت رسیدگی ، تاریخ برگزاری جلسه به طرفین دعوا ابلاغ خواهد شد . دادگاه پس از رسیدگی و استماع اظهارات خواهان و دفاعیات خوانده و بر اساس مدارک و مستنداتی که هر دو طرف دعوا ارائه داده اند ، اقدام به صدور رای خواهد نمود .
چنانچه مدارک و مستندات خواهان مانند مبایعه نامه عادی ایشان ، شهادت شهود یا تصرف ایشان در ملک حاکی از مالکیت او باشد. دادگاه حکم به اثبات مالکیت خواهان صادر می نماید . در غیر اینصورت حکم به بی حقی خواهان صادر خواهد شد .

نحوه اجرای حکم اثبات مالکیت ملک :

همیشه احکام صادر شده از دادگاه قابلیت اجرایی را نخواهد داشت . و بعضی از احکام دادگاه صرفاً جنبه اعلامی دارند . به عبارت بهتر در احکام اعلامی ، دادگاه وضعیت مورد ادعای خواهان را تایید می نماید . حکم اثبـات مالکیت ملک نیز از احکام اعلامی می باشد .  پس از قطعی شدن رای دادگاه ، محکوم له یا همان خواهان دعوا می تواند از مزایای رای صادر شده استفاده نماید و خود را به عنوان مالک ملک معرفی نماید .

آیا برای طرح دعوای اثـبات مالکـیت ملـک حتماً باید مبایعه نامه عادی داشته باشیم ؟

همانطور که در مقالات قبل بیان نمودیم ( مقاله مربوط به اثبات مالکیت در قانون ایران ) : مالکیت از طریق اماره ید یا تصرف ، اسناد و مدارک و شهادت شهود قابل اثبات می باشد . بنابراین هیچگونه الزامی در ارائه قولنامه عادی در دعوای اثبات مالکیت ملک وجود ندارد.

مشاوره حقوقی ملکی با وکیلانه :

جهت اخذ مشاوره از وکیل متخصص در امور ملکی و تعیین نوبت با ما تماس حاصل فرمایید .

تلفن تماس : 09127246413

طلاق از جانب زن + صفر تا 100 درخواست طلاق از طرف زوجه

طلاق از جانب زن + صفر تا 100 درخواست طلاق از طرف زوجه : طبق قوانین فعلی اختیار طلاق در دست مرد است . یعنی مرد هر وقت بخواهد می تواند اقدام به طلاق دادن زن خود بنماید و لزومى ندارد. جهت خاصی را برای تصمیم خود نسبت به طلاق ذکر کند .
زن اگر متقاضی طلاق باشد ، درخواست طلاق خود را باید در قالب یکی از موارد خاص پیش بینی شده در قانون مدنی یعنی ترک انفاق یا عسر و حرج مطرح نماید و آن را ثابت کند , یا در ضمن عقد بر شوهر شرط یا شروطی کرده و وکالت گرفته که در صورت تخلف از آن شروط خود را مطلقه نماید. و در دادگاه تخلف از شرط را اثبات نماید تا موفق به طلاق شود .

طلاق از جانب زن

 

طلاق از جانب زن + وکیل طلاق

مواردی که زن می تواند از دادگاه درخواست طلاق کند را می توان به چند دسته تقسیم نمود که عبارت است از:

در مورد غیبت شوهر بیش از چهار سال

قانون مدنی مقرر می دارد:

«هرگاه شخصی 4 سال تمام غایب مفقودالاثر باشد. زن او می تواند تقاضای طلاق کند و در این صورت با رعایت ماده 1023 حاکم او را طلاق دهد.»

با توجه به ماده 1023 باید گفت :

دادگاه هنگامی می تواند حکم به طلاق دهد که پس از دریافت درخواست طلاق از جانب زن. در یکی از جراید و یکی از روزنامه های کثیرالانتشار تهران سه دفعه ی متوالی به فاصله ی یک ماه آگهی کند .

كه اگر شخصى از غایب خبری داشته باشد به اطلاع دادگاه برساند . هرگاه یکسال از تاریخ نشر اولین آگهی بگذرد و زنده بودن غایب ثابت نشود. دادگاه حکم طلاق صادر می کند. بنابراین قبل از گذشتن حداقل 5 سال ازتاریخ آخرین خبر غایب دادگاه نمی تواند حکم طلاق به علت غیبت شوهر صادر نماید .

ماده 1011 قانون مدنی

در تعریف غایب مفقودالاثر بیان می دارد. «غایب مفقودالاثر کسی است که از غیبت او مدت بالنسبه مدیدی گذشته و از او به هیچ وجه خبری نباشد.»

در صورت غيبت زوج راه حل آسان تری نيز وجود دارد . زیرا عملاً استفاده از این روش طلاق را سخت و طولاني می کند. توضیح آنکه یکی از شروط ضمن عقد نکاح این است که اگر شوهر شش ماه غیبت کند زوجه وکیل می باشد. که بتواند درخواست طلاق نماید . بنابر اين در صورتى كه ازدواج ثبت شده باشد. از اين طريق می توان برای درخواست طلاق استفاده کرد .
علاوه بر آن عنوان عام «عسر و حرج» می تواند مورد استناد قرار گیرد. و زن به منظور رهايى از شرايطى كه برای او دشوار و تحمل ناپذیر است طلاق داده شود .  بنا بر اين در مواردى که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد. زن ميتواند از دادگاه تقاضای طلاق کند .

 

 استنکاف شوهر و یا عدم قدرت او از دادن نفقه

قانون مدنی در مواد 1129 و 1130 مواردی برای طلاق به درخواست زن بر مبناى فقه اسلامى مقرر داشته است .

مطابق ماده 1129 قانون مدنی «در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجرای حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه زن می تواند برای طلاق به حاکم رجوع کند. و حاکم شوهر او را اجبار به طلاق می نماید. همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه» .

و یا در ماده ی 1130 (اصلاحی 1361/10/8) مقرر می دارد:

« در موارد زیر زن می تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق نماید در صورتی که برای محکمه ثابت شود که دوام زوجیت موجب عسر و حرج است می تواند برای جلوگیری از ضرر و حرج زوج را اجبار به طلاق نماید. و در صورت میسر نشدن به اذن حاکم شرع طلاق داده می شود.»

نفقه یک تکلیف یک جانبه است که به عهده ی شوهر می باشد و مشروط به فقر زن و یا تمکن مرد نيست .
تکلیف دادن مهر و نفقه طبق ماده ی 1102 قانون مدنی از تاریخ عقد نکاح شروع می شود . آنچه مسلم است این است که تمکین شرط محق بودن زن برای نفقه نیست . ولی عدم تمکین مانع نفقه است و زوجه در صورتی می تواند با استناد به این بند تقاضای طلاق نماید که ناشزه نباشد . ( اطلاعات بیشتر را در مقاله درخواست طلاق بجهت عدم پرداخت نفقه مطالعه نمایید . )

 عسر و حرج

واژه عسر و حرج یعنی زندگی زناشویی به حدی برای زن تحمل ناپذیر شده باشد. که دادگاه ادامه آن را خارج از طاقت و توان زن تشخیص دهد و بپذيرد كه ادامه زندگی مشترک زیانهای جبران ناپذیری برای زن ایجاد مى کند . بر این مبنا اگر ادامه زندگی زناشویی به هر علت از قبیل سوء معاشرت و رفتار مرد ، بیماری صعب العلاج، اعتیاد، غیبت طولانی یا حبس طویل المدت شوهر زندگی را بر زن دشوار و او را در سختی قرار دهد . می تواند از دادگاه درخواست طلاق کند . و حاکم در صورت اثبات موضوع در دادگاه شوهر را ملزم به طلاق زن می کند و در صورت غیرممکن بودن الزام، با اجازه دادگاه طلاق واقع می شود .

براساس ماده 1130 قانون مدنی زن در صورت دچار شدن به عسر و حرج اجازه ی طلاق خواهد داشت. مبنای ماده ی مذکور علاوه بر مسائل قانونى و اجتماعى ، قاعده فقهی نفی عسر و حرج است. (آیه 78 سوره حج در مقام تکلیف بر شما مشقت و رنج ننهاده است ) . قاعده اولیه این است که در طلاق اختیار در دست زوج است. لكن اولى بر آن اين است كه هرگاه ادامه ی زندگی برای زوجه همراه با مشقت شدید است. و زوج حاضر به طلاق زوجه نیست زن حق درخواست طلاق را دارد .

ماده 1130 قانون مدنی مقرر می دارد:

« در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد. وی می تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند. چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود دادگاه می تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد. زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می شود.» (اصلاحی 1370/8/14)

تبصره :

عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از بوجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد. و موارد ذیل در صورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر و حرج محسوب می گردد:

  • ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در مدت یکسال بدون عذر موجه .

  • اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابطلاع وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد. و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای اعتیاد لازم بوده است . در صورتی که زوج به تعهد خود عمل ننماید و یا پس از ترک مجدداً به مصرف موارد مذکور روی آورد . بنا به درخواست زوجه طلاق انجام خواهد شد .

  • محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر .

  • ضرب و شتم یا هرگونه سوء رفتار مستمر زوج که صرفاً با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد .

  • ابتلاء زوج به بیماری های صعب العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه ی صعب العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید. مواد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر مواردی که عسر و حرج زن در ادگاه احراز شود حکم طلاق صادر نماید. (الحاقی 1381/4/29)

قانون مدنی در این تبصره مصادیقی از عسر و حرج  را به عنوان مثال بیان کرده است.

در موردی که ثابت شود رفتار ناهنجار شوهر اصلاح شده یا تنگدستی و بیماری و گرفتاری او پایان یافته است. دادگاه نمی تواند شوهر را اجبار به طلاق کند . زیرا در چنین فرضی نمی توان ادعا کرد که «دوام زوجیت موجب عسر و حرج است» . به همین جهت در ماده ی 1130 قانون مدنی طلاق وسیله ی جبران ضرر نیست برای دفع ضرر در آینده است .

ابتلاء به بیماری مسری صعب العلاج

به دستور قسمتی از ماده ی 1130 قانون مدنی که می گوید: «در صورتی که به واسطه امراض مسریه صعب العلاج دوام زناشویی برای زن موجب مخاطره باشد.»

یعنی زن می تواند از دادگاه درخواست اجبار شوهر را به طلاق نماید. بیماری صعب العلاج بیماری است که در اثر معاشرت و همزیستی زناشویی زن و مرد با یکدیگر و یا نزدیکی جنسی از شوهر به زن سرایت کند. و او را نیز مبتلا نمايد و مداوای آن طولاني يا غير ممكن باشد . چنانچه بیماری مسری باشد ولی مداوای آن آسان و كوتاه مدت باشد و یا آنکه دوام زناشویی برای زن موجب مخاطره نباشد. زن نمی تواند درخواست طلاق از دادگاه نماید. تشخیص اين موضوع با پزشک متخصص و تایید پزشکی قانونی است .همچنین شرط سوم ضمن عقد تصریح می کند : در صورتی که زوج مبتلا به بیماری صعب العلاج شود که ایجاد مخاطره برای زوجه نماید زن می تواند از حق طلاق خود استفاده نماید.

ماده 1127 قانون مدنی مقرر می دارد« هرگاه شوهر بعد از عقد مبتلا به یکی از امراض مقاربتی گردد زن حق خواهد داشت که از نزدیکی با او امتناع نماید. و امتناع به علت مزبور مانع حق نفقه نخواهد بود»

وکیل طلاق : در طلاق از جانب زن این حکم مبتنی بر قاعده ی لاضرر است به این شرح که اطاعت از شوهر واجب است. و عدم اطاعت موجب سلب حق نفقه خواهد بود . ولی چنانچه به علت امراض مقاربتی و یا علل دیگر موجب ورود خسارات به زوجه شود قاعده ی لاضرر حكم ميكند كه وجوبى بر اطاعت وجود ندارد .

سوء معاشرت شوهر

از دیگر مواردی که در ماده ی 1130 تصویب شده و زن می تواند درخواست طلاق کند سوء معاشرت شوهر است . سوء معاشرت باید به حدی باشد که زن نتواند آن را تحمل کند . بنابراین چنانچه بتوان شوهر را وادار به حسن معاشرت نمود طلاق امكان ندارد . تشخیص این امر با قاضى رسيدگى كننده به در خواست طلاق از جانب زن ميباشد .

مشاوره طلاق از جانب زن و زوجه با وکیلانه

جهت اخذ مشاوره و ارائه مشاوره طلاق به درخواست زوجه با وکیل پایه یک دادگستری متخصص در دعاوی خانواده . با ما تماس حاصل فرمایید .

تلفن تماس : 09127246413

اثبات مالکیت در قانون ایران

اثبات مالکیت در قانون ایران : قانونگذار ایران برای جلوگیری از تصرف اشخاص در اموال دیگران ، حق مالکیت را نهادینه کرده است . حق مالکیت همان رابطه ای است که بین مالک و مملوک (مال ) ایجاد می شود و به او این اختیار را میدهد که در مال خود هر گونه تصرفی را که از نظر قانون منع نشده باشد ، داشته باشد . البته این تصرفات تا زمانی مورد حمایت قانونگذار قرار میگیرد که موجب ورود ضرر به دیگران نشود .

اثبات مالکیت

انواع مالکیت در قانون ایران :

در ایران دو نوع مالکیت برای اموال وجود دارد :

مالکیت خصوصی :

که همان مالکیت اشخاص و افراد نسبت به اموال می باشد .

مالکیت عمومی :

اینگونه اموال مالک خاصی ندارند و عموم افراد می توانند از آنها استفاده کنند . اموال عمومی با اموال دولتی متفاوت می باشد . چرا که اموال دولتی ، ملک دولت بوده و دولت نسبت به آن حق مالکیت دارد . اما اموال عمومی ملک دولت نبوده و دولت به نمایندگی از مردم ، آنها را اداره می کند .

طبق قانون جمهوری اسلامی ایران ، اشخاص به چهار صورت می توانند نسبت به اموال ، حق مالکیت پیدا کنند . این حق مالکیت میتواند یا نسبت به عین مال باشد یا نسبت به منافع مال باشد . بنابراین ، مالکیت منافع نیز از نظر قانونگذار ایران مورد حمایت قرار گرفته است .

تملک به روش های زیر حاصل می شود :

از طریق ارث :

ورثه شخص متوفی پس از مرگ او نسبت به سهم ارث خود حق مالکیت پیدا می کنند .

به احیاء اراضی موات و حیازت مباحات :

احیاء اراضی موات به معنی آباد کردن زمین های مرده و آباد نشده بدون مالک است . البته مطابق با اصل 45 قانون اساسی ایران ، زمین های موات و رها شده ، معادن و آب های دریاها و رودخانه ها جزء اموال عمومی محسوب می شود و عملاً با وجود این قانون ، احیاء اراضی موات ، امکانپذیر نیست .
حیازت مباحات یعنی بدست آوردن اموال مباح و آزاد (بدون مالک ) . مانند صید ماهی . بریدن شاخه درخت .

از طریق انعقاد قرارداد و عقود و تعهدات :

یکی دیگر از اسباب مالکیت افراد ، انعقاد عقد و قرارداد است . به این معنی که افراد به وسیله بستن عقود و قرارداد ، مالکیت مال خود را به دیگری انتقال می دهند .

اخذ به شفعه :

در صورتی که ملکی دارای دو شریک باشد و آن ملک قابلیت تقسیم شدن را داشته باشد ، چنانچه یکی از شرکا سهم خود را بفروشد ، شریک دیگر می تواند با پرداخت قیمت معامله به خریدار ، سهم شریک قروشنده را از آن خود کند .

اثبات مالکیت در قانون ایران :

اثبات مالکیت زمانی موضوعیت پییدا میکند که چند نفر در مالکیت مالی ، دچار اختلاف شوند و هر یک مدعی مالکیت خود باشد .در این صورت مدعی برای اثبات مالکیت خود باید دلیل ارائه دهد .

 

دلایل اثبات مالکیت در قانون ایران عبارت است از:

سند مالکیت :

در خصوص اموالی که دارای سند مالکیت می باشد ، دولت شخصی را که سند به نام او باشد ، مالک می شناسد . البته لازم به ذکر است این موضوع در مورد اموالی که دارای سند رسمی باشد ، قابلیت اجرایی دارد و در مورد اموال با سند عادی در صورتی که اصالت سند مورد تعرض قرار نگیرد ، میتواند دلیل بر مالکیت باشد .

اماره ید :

مطابق با قانون ایران ، تصرف به عنوان مالکیت ، دلیل مالکیت است . مگر اینکه خلاف آن ثابت شود . ناگفته نماند ، تصرفی دلیل مالکیت است که به عنوان مالکیت باشد و سابقه آن مشخص نباشد . بنابراین اگر شخصی به صورت غیر قانونی متصرف مال دیگری شود ، این تصرف هر چند به عنوان مالکیت باشد ، مورد حمایت قانونگذار قرار نمیگیرد .

شهادت شهود :

در برخی موارد شهادت شهود نیز یکی از دلایل اثبات مالکیت می باشد .
اثبات مالکیت در املاک

مشاوره حقوقی اثبات مالکیت با وکیلانه :

اگر چه در این مقاله سعی شد به صورت مختصر ، راه های اثبات مالکیت در قانون ایران را بیان نمود . اما از آنجایی که اثبات مالکیت مبحثی پیچیده می باشد ، پیشنهاد میشود حتماً از تخصص وکیل پایه یک دادگستری در امور حقوقی استفاده نمایید .

جهت اخذ مشاوره و تعیین نوبت با ما تماس حاصل فرمایید . تلفن تماس : 09127246413

قرار اناطه چیست

 ‎قرار اناطه چیست ؟ اناطه در لغت به معناى موکول کردن و منوط کردن مى باشد ( فرهنگ فارسی معین ) . در بسیاری از موارد در زمان رسیدگی به پرونده کیفری بازپرس يا دادیار یا قاضی پرونده با موضوعى مواجه می‌گردد که رسیدگی به آن در صلاحیت مرجع حقوقی می باشد .

در این گونه موارد مقام قضایی با تعیین ذینفع پرونده ، قرار اناطه صادر می‌نماید . پس از ابلاغ این قرار ذى نفع ميبايست ظرف مدت یک ماه از تاریخ ابلاغ قرار به دادگاه صالح مراجعه نماید و گواهی تقدیم دادخواست خود را در صورت ارجاع از دفتر شعبه رسیدگی کننده و در صورت عدم ارجاع پرونده حقوقی از معاونت ارجاع اخذ نماید و گواهی را به شعبه رسیدگی کننده به پرونده کیفری ارائه نماید .

قرار اناطه چیست

‎قرار اناطه چیست و در صورت صدور آن ، تکلیف پرونده چه می شود ؟

پس از صدور قرار اناطه ، تا هنگامی که به پرونده حقوقی رسیدگی شود پرونده اصلی به صورت موقت بایگانی می گردد.
‎ قرار اناطه فقط در صورتی صادر می گردد که موضوع مورد دعوى مال غیر منقول باشد و برای اموال منقول قرار اناطه صادر نمیگردد.

به عنوان مثال در صورتی که در پرونده سرقت، خیانت در امانت ،تصرف عدوانی و … متهم ادعای مالکیت ملک را داشته باشد . و شاکی نیز ادعای او را نپذیرد و اصطلاحاً اختلاف در مالکیت محقق گردد ، بازپرس پرونده برای کسی که ادعای مالکیت دارد قرار اناطه صادر مینماید . و مدعى باید دادخواست اثبات مالکیت خود را به دادگاه حقوقی تقدیم و گواهی تقدیم دادخواست را به شعبه کیفری ارائه نماید . در صورتی که موضوع پرونده خودرو باشد و اختلاف در مالکیت خودرو پديد آيد ، از آنجا که برای اموال منقول قرار اناطه صادر نمی گردد می توان قرار بایگانی نمودن پرونده صادر و تا تعیین تکلیف در خصوص موضوع پرونده بایگانی می شود .

‎در صورتی که اثبات مسائلی که در احراز مجرمیت متهم موثر است در شرایط مراجع غیر قضایی باشد یا حقوقی نباشد و یا موضوع مورد دعوی مال منقول باشد مقام محترم قضایی می توانند تا روشن شدن موضوع قرار بایگانی پرونده صادر نماید.

اعتراض به قرار اناطـه

از آنجا که قرار اناطه می تواند موجب اطاله دادرسی گردد شاکی پرونده میتواند به این قرار اعتراض نماید . پس از اعتراض شاکی دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به اتهام را دارد در جلسه فوق العاده تصمیم گیری می نماید . که تصمیم دادگاه در این خصوص قطعی است . چنانچه دادگاه قرار اناطه را تایید نماید . مطابق با آنچه گفته شد ، ذی نفع باید دادخواست خود را به مرجع صالح یعنی دادگاه عمومی حقوقی تقدیم نماید .  در صورت نقض قرار اناطه مرجع صادر کننده قرار باید بدون در نظر گرفتن آن به رسیدگی ادامه دهد.

اهميت این‌موضوع زمانى است که در پی بروز مشکلات پیچیده که در بسیاری از موارد نیازمند طرح چندین دعوی اعم از حقوقی یا کیفری میباشد ، که نتیجه ی هر پرونده در دیگری مو‌ثر و حائز اهميت است .و ‌نحوه ی طرح هر دعوی به نحوى كه به نتيجه ى مطلوب منتهى شودنیازمند دانش و‌مهارت در اين زمينه میباشد ،بنابر اين موكداً پيشنهاد ميگردد قبل از هر اقدام جهت جلوگيرى از تضييع حقوق خود از مشاوره تخصصى با وکیل پایه یک دادگستری صورت پذيرد .

مشاوره حقوقی قرار اناطه با وکیلانه :

جهت اخد مشاوره و تعیین نوبت با ما تماس حاصل فرمایید : 09127246413

نکات حقوقی فروش ملک مشاع + 100% پیگیری پرونده

نکات حقوقی فروش ملک مشاع : فروش ملک مشاع زمانی موضوعیت پیدا میکند که یکی از شرکا بخواهد  سهم خود را از شریک یا شرکای دیگر جدا کند . به عبارت بهتر زمانی که شرکا به تقسیم شدن ملک مشاعی توافق نکنند و ملک مشاعی نیز قابلیت افراز را نداشته باشد ، راه حل تقاضای دستور فروش ملک مشاعی می باشد .

فروش ملک مشاع

افراز ملک مشاع چیست ؟

افراز ملک مشاع یعنی جدا کردن سهم هر شریک از شریک دیگر در مال مشترک . چنانچه شرکا بر نحوه تقسیم ملک مشاعی ، به توافق نرسند ، هر یک از شرکا می تواند درخواست  افراز ملک مشاع را  بدهد .

درخواست افراز ملک مشاع به کجا داده می شود ؟

چنانچه عملیات ثبتی ملک مشاعی پایان یافته باشد ، متقاضی افراز ملک ، باید درخواست خود را به اداره ثبت شهرستانی که ملک در حوزه آن قرار دارد ، تسلیم نماید .

در غیر اینصورت مرجع رسیدگی به افراز املاک مشاعی ، دادگاه شهرستانی است که ملک در حوره آن قرار دارد . برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به مقاله افراز ملک مشاع توسط دادگاه مراجعه نمایید.

نکات حقوقی فروش ملک مشاع چیست ؟

پس از اینکه درخواست افراز ملک مشاعی به اداره ثبت یا دادگاه داده شود . چنانچه نظر مسئول ثبتی یا رای دادگاه مبنی بر غیر قابل افراز باشد. شما راهی به جز تقاضای صدور دستور فروش ملک مشاعی را نخواهید داشت . در غیر اینصورت ملک شما همچنان در حالت اشاعه باقی خواهد ماند .

بنابراین اولین نکته در خصوص فروش ملک مشاع ، قابل افراز نبودن ملک مشاعی می باشد .

طرف مقابل یا طرف دعوای شما :

در دادخواست فروش ملک مشاعی ، طرف مقابل شما ،شریک یا شرکای دیگر می باشد . بنابراین دادخواست باید به طرفیت کلیه شرکا مطرح گردد .

دادگاه رسیدگی کننده :

دادگاه رسیدگی کننده به دادخواست دستور فروش ملک مشاعی ، دادگاه  عمومی حقوقی شهرستانی است که ملک مشاعی در حوزه آن قرار دارد .

دادخواست از طریق دفاتر خدمات قضایی ثبت می شود . چنانچه بخواهید دعوای دستور فروش ملک مشاعی را مطرح نمایید ، کلیه مدارک و مستندات خود را ضمیمه دادخواست کنید . پیشنهاد می شود از همان ابتدای امر از مشاوره و تجربیات یک وکیل  ملکی بهره مند شوید .

نحوه رسیدگی و صدور رای :

پس از تسلیم دادخواست فروش ملک مشاع و ارجاع آن به شعبه ، دادگاه وقت رسیدگی را تعیین می نماید . وقت رسیدگی به خواهان و خوانده دعوا ابلاغ خواهد شد .

چنانچه ملک موضوع دعوا قابل افراز نبوده و این موضوع به تایید دادگاه برسد ، دادگاه رای به فروش ملک مشاعی صادر خواهد کرد .

پس از قطعی شدن رای ، چنانچه تقاضای صدور اجراییه نمایید ، ملک موضوع دعوا از طریق اجرای احکام مدنی برای تعیین قیمت به کارشناس رسمی دادگستری ارجاع می شود . پس از تعیین قیمت ، ملک مطابق با تشریفات اجرای احکام مدنی ، در مزایده قرار میگیرد و پس از فروش سهم هر شریک مطابق نظر کارشناس و رای دادگاه به ایشان تسلیم خواهد شد .

آیا هر یک از شرکا هم می توانند در مزایده ملک مشاعی شرکت نمایند ؟!

جهت اخذ پاسخ از وکیل پایه یک دادگستری متخصص در امور ملکی ، با ما تماس حاصل فرمایید .

مشاوره ملک مشاع با وکیلانه :

نکات حقوقی فروش ملک مشاع به صورتی است که عموم افراد از نحوه طرح دعوای فروش ملک مشاعی آگاهی نداشته و ممکن است همین ناآگاهی و طرح دعوای غلط موجب صدور قرار رد دعوا یا حکم به ابطال  دعوای خواهان و در نتیجه اطاله دادرسی شود . لذا پیشنهاد می شود قبل از طرح دعوا از تخصص وکیل پایه یک دادگستری در امور ملکی استفاده نمایید  .

شماره تماس جهت اخذ مشاوره و تعیین نوبت : 09127246413

گرفتن حکم تخلیه با استفاده از وکیل ملکی

شرایط و نحوه گرفتن حکم تخلیه با استفاده از وکیل ملکی : گرفتن حکم تخلیه یکی از معضلات امروزه موجرین می باشد . بسیاری از موجرین پس از پایان مدت قرارداد اجاره با خوداری کردن مستاجر از تخلیه ملک مواجهه می شوند . اما راه حل قانونی بیرون کردن مستاجر را نمی دانند. و گاهی به دلیل تشابه در نوع خواسته ، به جای طرح عنوان حکم تخلیه ، اقدام به طرح دعوای دستور تخلیه می نمایند .

گرفتن حکم تخلیه با استفاده از وکیل ملکی

تفاوت گرفتن دستور تخلیه با گرفتن حکم تخلیه در چیست و چه زمانی باید عنوان حکم تخلیه را مطرح نمود ؟!

به طور کلی قراردادهای اجاره با وجود شرایطی مشمول عنوان تخلیه فوری می شود . به عبارت بهتر چنانچه قرارداد اجاره مطابق با ماده 2 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال 1376 تنظیم شده باشد ، در صورت ممانعت مستاجر از تخلیه ملک ، موجر میتواند بدون طرح دعوا در دادگاه ، مستاجر را بیرون کند . بنابراین تخلیه ملک یا دستور تخلیه در صورت وجود شرایط مقرر در ماده 2 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال 1368 ، از طریق تسلیم دادخواست دستور تخلیه به شورای حل اختلاف امکانپذیر است .

شرایط موجود در ماده 2 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب1376 چیست ؟

  • قرارداد اجاره در مورد املاک مسکونی باشد یا در مورد املاک تجاری بدون داشتن حق کسب و پیشه باشد .
  • قرارداد اجاره دارای مدت باشد .
  • حتماً قرارداد اجاره در دو نسخه تنطیم شده باشد .
  • دو نفر به عنوان شاهد ، قرارداد اجاره را امضا کرده باشند .
  • مدت زمان اجاره پایان یافته باشد .

بنابراین با وجود شرایط ذکر شده ، موجر می تواند از طریق شورای حل اختلاف دستور تخلیه ملک خود را بگیرد . اما چنانچه یکی از شرایط ذکر شده در قرارداد اجاره موجود نباشد ، تخلیه ملک تنها از طریق تسلیم دادخواست تخلیه از دادگاه صورت میگیرد .

 

گرفتن حکم تخلیه با استفاده از وکیل ملکی :

چنانچه قرارداد اجاره شامل یکی از شرایط موجود در ماده 2 قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1376 نباشد ، موجر نمی تواند از طریق شورای حل اختلاف و به صورت فوری ، مستاجر را از ملک خود بیرون کند . و تنها راه حل برای ایشان ، دادخواست حکم تخلیه از طریق دادگاه می باشد .

رسیدگی و نحوه صدور حکم تخلیه :

پس از تسلیم دادخواست و ارجاع آن به یکی از شعب دادگاه عمومی حقوقی ، در صورت تکمیل پودن دادخواست ، دستور تعیین وقت رسیدگی صادر خواهد شد . پس از ابلاغ وقت رسیدگی به طرفین دعوا ، جلسه در وقت تعیین شده تشکیل خواهد شد . دادگاه در جلسه رسیدگی تمامی مدارک و مستندات و اظهارات خواهان دعوا ( موجر ) را بررسی کرده و دفاعیات خوانده ( مستاجر ) را نیز استماع می نماید . در صورت تشخیص محق بودن موجر ، حکم به تخلیه ملک صادر خواهد نمود . رای صادر شده پس از قطعی شدن قابل اجرا می باشد . دادگاه پس از تقاضای صدور اجراییه از جانب موجر ، اجراییه صادر می نماید و ازطریق اجرای احکام ، به مستاجر ابلاغ خواهد شد .

چنانچه مستاجر ظرف مهلت 10 روز ملک را تخلیه ننماید ، اجرای احکام دادگاه از طریق مامورین اجرا و قوای قهریه ، اقدام به تخلیه ملک می نماید .

اگر مستاجر خساراتی به ملک وارد آورده باشد ، تکلیف چیست ؟

در صورتی که مستاجر به ملک شما خساراتی وارد آورده باشد یا بدهی های مربوط به قبوض انشعابی را پرداخت نکرده باشد . یا اجاره بها را پرداخت نکرده باشد ، می تواند همراه با دادخواست حکم تخلیه ، مطالبه خسارت و هزینه های وارده را هم بخواهد .

تکلیف پول پیش یا همان مبلغ قرض الحسنه ای که مستاجر نزد موجر دارد ، چه می شود ؟

چنانچه مستاجر مبلغی به عنوان قرض الحسنه یا همان ودیعه به موجر پرداخت کرده باشد ، اجرای حکم تخلیه در صورتی ممکن است که موجر مبلغ را در صندوق سپرده دادگستری واریز نماید .

مشاوره حقوقی در وکیلانه

اگر چه در این مقاله سعی شد به صورت مختصر و جزئی تفاوت دستور تخلیه و حکم تخلیه و گرفتن حکم تخلیه با استفاده از وکیل ملکی را توضیح داد . اما از آنجایی که هر عنوان دعوای حقوقی ، شرایط و ویژگی های خاص مربوط به آن دعوا را دارد ، لذا پیشنهاد می شود بجهت تحمیل هزینه اضافی و اطاله در دادرسی ، از مشاوره حقوقی و تخصص یک وکیل امور ملکی بهره مند شوید .

تلفن تماس جهت اخذ مشاوره و تعیین نوبت : 09127246413

 

وکیل حضانت فرزند + پیگیری 100% پرونده

وکیل گرفتن حضانت فرزند + پیگیری 100% پرونده : حضانت واژه ای است عربی به معنای حفظ و نگهداری کردن، و در اصطلاح فقه عبارت است از حق یا مسئولیت نگهداری و پرورش دادن شخصی که نیاز به مراقبت دارد . مانند کودک یا مجنون و در اصطلاح حقوقی حضانت به پرورش اطفال به وسیله پدر و مادر و اقارب اطلاق می شود که هم چهره ای از حق دارد و هم چهره ای از تکلیف .

وکیل حضانت فرزند

تفاوت ولایت با حضانت :

ولایت اصطلاحی است به معنای سرپرستی و اداره اموال و مواظبت از شخص محجور به عهده ولی می باشد . در فقه و قانون ، ولایت به صورت قهری به عهده پدر و جد پدری می باشد .  مادر تنها در صورتی می‌تواند ولایت را برعهده داشته باشد که از طرف پدر یا جد پدری به عنوان وصی تعیین گردد یا مراحل اخذ قیمومیت را طی نماید و‌ قیم طفل شود .

حضانت طفل با چه کسی است ؟

حضانت در وهله اول با مادر است . چرا که طبق قانون نگهداری از طفل چه دختر و چه پسر تا ۷ سالگی با مادر است و پس از آن حضانت با پدر خواهد بود .

آیا قبل از هفت سالگی میتوان از مادر سلب حضانت نمود ؟ بله

قاعدتاً آنچه حائز اهمیت است مصلحت طفل است که این مصلحت ایجاب می‌نماید کودک خردسال تا هفت سالگی با مادر خود زندگی کند . اما گاهی ممکن است مادر صلاحیت نگهداری از فرزند خود را نداشته باشد . در این صورت پدر و در صورت نبود پدر هر یک‌از اقارب می تواند دادخواست سلب حضانت مادر را به دادگاه تقدیم و با اثبات عدم صلاحیت مادر ، از ایشان سلب حضانت نماید .

پس از سن ۷ سالگی حضانت فرزندان با چه کسی است؟

پس از رسیدن سن طفل به ۷ سالگی حضانت با پدر است ، مگر اینکه پدر صلاحیت نگهداری از فرزند را نداشته باشد . که همانگونه که پیشتر گفته شد میتوان درخواست سلب حضانت از پدر مطرح نمود .

در صورت فوت پدر یا مادر حضانت با چه کسی است ؟

با فوت هر یک از پدر یا مادر حضانت با شخص دیگری است که در قید حیات میباشد .
چنانچه پدر در قید حیات نباشد حضانت به مادر اختصاص خواهد داشت اگرچه ولایت با جد پدری باشد، و جد پدری فقط در صورتی میتواند حضانت را به عهده گیرد که اعطای حضانت به مادر با حکم دادگاه خلاف مصلحت تشخیص داده شود .

از دیدگاه فقهای امامیه در صورت فوت پدر و مادر سرپرستی و حق حضانت با جد پدری است . زیرا که جد پدر ی نسبت به امور مالی و غیر مالی طفل ولایت دارد .

امام خمینی « ره » در این باره فرموده است:

در صورت فقدان پدر و مادر حضانت حق جد پدری است . در صورت نبود او وصی پدر و وصی جد پدری و پس از آن ها حضانت از طفل به عهده خویشان کودک به ترتیب طبقات ارث است . و چنانچه صاحبان حق حضانت متعدد و در یک رتبه باشند بین آنها قرعه زده می شود.

پایان حضانت فرزندان

وکیل حضانت فرزند : حضانت تا زمان رسیدن فرزند به سن بلوغ که در دختران ۹ سال تمام قمری و در پسران ۱۵ سال تمام قمری میباشد ، ادامه خواهد داشت . پس از آن تصمیم گیری به عهده فرزند است و می‌تواند انتخاب نماید که با کدام یک از والدین خود قصد  ادامه زندگی را دارد .

آیا در مورد حضانت فرزندان امکان توافق وجود دارد ؟ بله !

امکان توافق در مورد حضانت فرزند مشترک وجود دارد . اما دایره شمول این توافق تا جایی است که مصلحت طفل اقتضا نماید .
بنابراین در صورتی که در توافق حاصل شده غبطه ی طفل رعایت نگردد این توافق غیر معتبر خواهد بود .

آیا امکان عدول از توافق در مورد حضانت وجود دارد ؟

بله!
اگرچه طبق ماده ۱۰ قانون مدنی و اصل لزوم قراردادها اشخاص می‌بایست به توافقات خود پایبند باشند . در مورد حضانت الزامی جهت پایبندی به توافق وجود ندارد و هر کدام از طرفین که بتواند عدم رعایت مصلحت طفل یا عدم صلاحیت شحص حاضن در نگهداری از طفل را اثبات نماید ،  می تواند از توافق حاصل شده به حکم دادگاه عدول نماید .

مشاوره با وکیل حضانت فرزند وکیلانه :

جهت اخذ مشاوره با وکیل پایه یک دادگستری متخصص در امور خانواده و پیگیری صفر تا صد پرونده شما با ما تماس حاصل فرمایید .

تلفن تماس : 09127246413

مشاوره حقوقی گرفتن حضانت فرزندان + روش های اقدام

نحوه گرفتن حضانت فرزندان + مشاوره حقوقی تخصصی و قبول پرونده  : حق حضانت فرزند که قبل از ۷ سالگی با مادر و بعد از ٧ سالگی با پدر می باشد. ممکن است در شرایط خاص به تقاضای هر یک از والدین و‌ حتی خویشان طفل یا قیم از والدین سلب شود . در این زمینه در قانون مدنی مقرر شده است:

هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت اوست، صحت جسمانی و یا تربیت اخلاقی طفل در‌معرض خطر باشد، محکمه می‌تواند به تقاضای اقربای طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضائی هر تصمیمی را که برای حضانت طفل‌ مقتضی بداند، اتخاذ کند .

مشاوره حقوقی گرفتن حضانت فرزندان

‌موارد ذیل از مصادیق عدم مواظبت و یا انحطاط اخلاقی هر یک از والدین است:

1 – اعتیاد زیان‌آور به الکل، مواد مخدر و قمار .
2 – اشتهار به فساد اخلاق و فحشاء .
3 – ابتلا به بیماریهای روانی با تشخیص پزشکی قانونی .
4 – سوء استفاده از طفل یا اجبار او به ورود در مشاغل ضد اخلاقی مانند فساد و فحشاء، تکدی‌گری و قاچاق .
5 – تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف .

گرفتن حضانت فرزندان (100% پیگیری پرونده) :

مشاوره حقوقی گرفتن حضانت فرزندان با وکیل خانواده : همانگونه که ملاحظه می نمایید موارد ذکر شده تنها مصداق می‌باشد و موارد دیگری را نیز می توان مشمول عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی دارنده حضانت دانست . مانند تصدی به شغلی وقت گیر که مانع از نگهداری شایسته طفل باشد . علاوه بر آن شخصی که حضانت از طفل را بر عهده دارد باید واجد شرایط باشد که موارد زیر از آن جمله میباشند:

عقل :

شخصی که نگهداری از طفل را بر عهده میگیرد باید عاقل باشد . زیرا شخصی که سلامت عقلی ندارد خود نیاز به مراقبت دارد  . و‌ نمی تواند از شخص دیگری نگهداری نماید . از دیدگاه بعضی از دکترین حقوقی مانند مرحوم کاتوزیان بین جنون ادواری و دائم تفاوتی نیست و معتقد است که عاقل بودن از شریط اصلی شخصی است که حضانت را بر عهده می گیرد.

سلامت جسمانی :

از دیگر شرایط شخصی که حضانت را بر عهده میگیرد داشتن سلامت جسمی و توانایی بر نگهداری طفل است . برخی از فقها معتقد هستند هر گونه بیماری که حاضن را از نگهداری طفل باز دارد موجب سقوط حق حضانت میباشد . برخی دیگر از فقها معتقد هستند نگهداری کودک در جایی که بیم خطر و ضرر برای کودک می رود حق حضانت را ساقط می کند . بنابر این زمین گیری و بیماری های که حاضن را از نگهداری و تربیت کودک ناتوان سازد و یا ابتلا شخص حاضن به بیماری های مسری و خطرناک که بیم ابتلا کودک به آن بیماری وجود داشته باشد ،  از دیدگاه قانون مدنی و حقوقدانان موجب به خطر افتادن سلامت جسمی یا روحی طفل و سقوط حق حضانت است .

داشتن شایستگی اخلاقی :

از شروط دیگر پذیرفتن حضانت داشتن شایستگی‌اخلاقی است . زیرا کودک از کسی که حضانت او را بر عهده دارد تأثیر می پذیرد . و او را الگو و‌سر مشق قرار میدهد و انحطاط اخلاقی حاضن تربیت کودک را به خطر می اندازد .

محل سکونت :

دیدگاه شیخ طوسی در مورد رفتن مادر از محلی به محل دیگر بدین صورت است که اگر سفر مادر از روستا به شهر است او سزاوارتر است برای نگهداری کودک .  اگر سفر وی از شهر به روستا است پدر شایستگی نگهداری دارد . چون زندگی در روستا سبب می شود کودک از آموزش و تربیت باز بماند و این دیدگاهی قوی است که مورد پذیرش قرار خواهد گرفت .

ازدواج نکردن مادر :

اولویت مادر در حضانت فرزند تا زمانی است که ازدواج نکند .  اگر مادر با مردی غیر از پدر کودک ازدواج کند و پدر زنده باشد حق حضانت مادر از بین می رود .

اگر مادر پس از ازدواج طلاق گرفته آیا می تواند دوباره حضانت فرزند را بر عهده گیرد ؟

بر اساس نظریه اول که قول اکثر فقیهان امامیه است .  زن با طلاق گرفتن از شوهر دومش در صورتی که مستحق حضانت باشد حق حضانتش باز می گردد  . البته به شرطی که طلاق بائن باشد. اما اگر طلاق رجعی باشد تا پایان عده حق او اعاده نمیگردد . زیرا زن در هنگام عده طلاق رجعی در حکم زوجه می باشد . نظر دوم : این است که به صورت مطلق حضانت برگشت داده نمی شود زیرا دلیل بر اعاده حق او نیست .

آیا پس از بدست آوردن شرایطی که موجب گرفتن حضانت شده ، حضانت باز می گردد؟

در صورتی که شرایط داشتن حضانت اثبات گردد و حضانت به مصلحت طفل باشد منعی جهت بازگشت حضانت به شخصی که از او سلب حضانت شده وجود ندارد . مانند اینکه ترک اعتیاد صورت پذيرد و اصلاح شخص بر دادگاه محرز گردد .

مشاوره حقوقی حضانت با وکیلانه :

جهت اخد مشاوره از وکیل حضانت فرزند و متخصص در امور خانواده و گرفتن حضانت فرزندان خود با ما تماس حاصل فرمایید .

تلفن تماس : 09127246413