طلاق از جانب زن + صفر تا 100 درخواست طلاق از طرف زوجه

طلاق از جانب زن + صفر تا 100 درخواست طلاق از طرف زوجه : طبق قوانین فعلی اختیار طلاق در دست مرد است . یعنی مرد هر وقت بخواهد می تواند اقدام به طلاق دادن زن خود بنماید و لزومى ندارد. جهت خاصی را برای تصمیم خود نسبت به طلاق ذکر کند .
زن اگر متقاضی طلاق باشد ، درخواست طلاق خود را باید در قالب یکی از موارد خاص پیش بینی شده در قانون مدنی یعنی ترک انفاق یا عسر و حرج مطرح نماید و آن را ثابت کند , یا در ضمن عقد بر شوهر شرط یا شروطی کرده و وکالت گرفته که در صورت تخلف از آن شروط خود را مطلقه نماید. و در دادگاه تخلف از شرط را اثبات نماید تا موفق به طلاق شود .

طلاق از جانب زن

 

طلاق از جانب زن + وکیل طلاق

مواردی که زن می تواند از دادگاه درخواست طلاق کند را می توان به چند دسته تقسیم نمود که عبارت است از:

در مورد غیبت شوهر بیش از چهار سال

قانون مدنی مقرر می دارد:

«هرگاه شخصی 4 سال تمام غایب مفقودالاثر باشد. زن او می تواند تقاضای طلاق کند و در این صورت با رعایت ماده 1023 حاکم او را طلاق دهد.»

با توجه به ماده 1023 باید گفت :

دادگاه هنگامی می تواند حکم به طلاق دهد که پس از دریافت درخواست طلاق از جانب زن. در یکی از جراید و یکی از روزنامه های کثیرالانتشار تهران سه دفعه ی متوالی به فاصله ی یک ماه آگهی کند .

كه اگر شخصى از غایب خبری داشته باشد به اطلاع دادگاه برساند . هرگاه یکسال از تاریخ نشر اولین آگهی بگذرد و زنده بودن غایب ثابت نشود. دادگاه حکم طلاق صادر می کند. بنابراین قبل از گذشتن حداقل 5 سال ازتاریخ آخرین خبر غایب دادگاه نمی تواند حکم طلاق به علت غیبت شوهر صادر نماید .

ماده 1011 قانون مدنی

در تعریف غایب مفقودالاثر بیان می دارد. «غایب مفقودالاثر کسی است که از غیبت او مدت بالنسبه مدیدی گذشته و از او به هیچ وجه خبری نباشد.»

در صورت غيبت زوج راه حل آسان تری نيز وجود دارد . زیرا عملاً استفاده از این روش طلاق را سخت و طولاني می کند. توضیح آنکه یکی از شروط ضمن عقد نکاح این است که اگر شوهر شش ماه غیبت کند زوجه وکیل می باشد. که بتواند درخواست طلاق نماید . بنابر اين در صورتى كه ازدواج ثبت شده باشد. از اين طريق می توان برای درخواست طلاق استفاده کرد .
علاوه بر آن عنوان عام «عسر و حرج» می تواند مورد استناد قرار گیرد. و زن به منظور رهايى از شرايطى كه برای او دشوار و تحمل ناپذیر است طلاق داده شود .  بنا بر اين در مواردى که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد. زن ميتواند از دادگاه تقاضای طلاق کند .

 

 استنکاف شوهر و یا عدم قدرت او از دادن نفقه

قانون مدنی در مواد 1129 و 1130 مواردی برای طلاق به درخواست زن بر مبناى فقه اسلامى مقرر داشته است .

مطابق ماده 1129 قانون مدنی «در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجرای حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه زن می تواند برای طلاق به حاکم رجوع کند. و حاکم شوهر او را اجبار به طلاق می نماید. همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه» .

و یا در ماده ی 1130 (اصلاحی 1361/10/8) مقرر می دارد:

« در موارد زیر زن می تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق نماید در صورتی که برای محکمه ثابت شود که دوام زوجیت موجب عسر و حرج است می تواند برای جلوگیری از ضرر و حرج زوج را اجبار به طلاق نماید. و در صورت میسر نشدن به اذن حاکم شرع طلاق داده می شود.»

نفقه یک تکلیف یک جانبه است که به عهده ی شوهر می باشد و مشروط به فقر زن و یا تمکن مرد نيست .
تکلیف دادن مهر و نفقه طبق ماده ی 1102 قانون مدنی از تاریخ عقد نکاح شروع می شود . آنچه مسلم است این است که تمکین شرط محق بودن زن برای نفقه نیست . ولی عدم تمکین مانع نفقه است و زوجه در صورتی می تواند با استناد به این بند تقاضای طلاق نماید که ناشزه نباشد . ( اطلاعات بیشتر را در مقاله درخواست طلاق بجهت عدم پرداخت نفقه مطالعه نمایید . )

 عسر و حرج

واژه عسر و حرج یعنی زندگی زناشویی به حدی برای زن تحمل ناپذیر شده باشد. که دادگاه ادامه آن را خارج از طاقت و توان زن تشخیص دهد و بپذيرد كه ادامه زندگی مشترک زیانهای جبران ناپذیری برای زن ایجاد مى کند . بر این مبنا اگر ادامه زندگی زناشویی به هر علت از قبیل سوء معاشرت و رفتار مرد ، بیماری صعب العلاج، اعتیاد، غیبت طولانی یا حبس طویل المدت شوهر زندگی را بر زن دشوار و او را در سختی قرار دهد . می تواند از دادگاه درخواست طلاق کند . و حاکم در صورت اثبات موضوع در دادگاه شوهر را ملزم به طلاق زن می کند و در صورت غیرممکن بودن الزام، با اجازه دادگاه طلاق واقع می شود .

براساس ماده 1130 قانون مدنی زن در صورت دچار شدن به عسر و حرج اجازه ی طلاق خواهد داشت. مبنای ماده ی مذکور علاوه بر مسائل قانونى و اجتماعى ، قاعده فقهی نفی عسر و حرج است. (آیه 78 سوره حج در مقام تکلیف بر شما مشقت و رنج ننهاده است ) . قاعده اولیه این است که در طلاق اختیار در دست زوج است. لكن اولى بر آن اين است كه هرگاه ادامه ی زندگی برای زوجه همراه با مشقت شدید است. و زوج حاضر به طلاق زوجه نیست زن حق درخواست طلاق را دارد .

ماده 1130 قانون مدنی مقرر می دارد:

« در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد. وی می تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند. چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود دادگاه می تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد. زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می شود.» (اصلاحی 1370/8/14)

تبصره :

عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از بوجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد. و موارد ذیل در صورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر و حرج محسوب می گردد:

  • ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در مدت یکسال بدون عذر موجه .

  • اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابطلاع وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد. و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای اعتیاد لازم بوده است . در صورتی که زوج به تعهد خود عمل ننماید و یا پس از ترک مجدداً به مصرف موارد مذکور روی آورد . بنا به درخواست زوجه طلاق انجام خواهد شد .

  • محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر .

  • ضرب و شتم یا هرگونه سوء رفتار مستمر زوج که صرفاً با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد .

  • ابتلاء زوج به بیماری های صعب العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه ی صعب العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید. مواد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر مواردی که عسر و حرج زن در ادگاه احراز شود حکم طلاق صادر نماید. (الحاقی 1381/4/29)

قانون مدنی در این تبصره مصادیقی از عسر و حرج  را به عنوان مثال بیان کرده است.

در موردی که ثابت شود رفتار ناهنجار شوهر اصلاح شده یا تنگدستی و بیماری و گرفتاری او پایان یافته است. دادگاه نمی تواند شوهر را اجبار به طلاق کند . زیرا در چنین فرضی نمی توان ادعا کرد که «دوام زوجیت موجب عسر و حرج است» . به همین جهت در ماده ی 1130 قانون مدنی طلاق وسیله ی جبران ضرر نیست برای دفع ضرر در آینده است .

ابتلاء به بیماری مسری صعب العلاج

به دستور قسمتی از ماده ی 1130 قانون مدنی که می گوید: «در صورتی که به واسطه امراض مسریه صعب العلاج دوام زناشویی برای زن موجب مخاطره باشد.»

یعنی زن می تواند از دادگاه درخواست اجبار شوهر را به طلاق نماید. بیماری صعب العلاج بیماری است که در اثر معاشرت و همزیستی زناشویی زن و مرد با یکدیگر و یا نزدیکی جنسی از شوهر به زن سرایت کند. و او را نیز مبتلا نمايد و مداوای آن طولاني يا غير ممكن باشد . چنانچه بیماری مسری باشد ولی مداوای آن آسان و كوتاه مدت باشد و یا آنکه دوام زناشویی برای زن موجب مخاطره نباشد. زن نمی تواند درخواست طلاق از دادگاه نماید. تشخیص اين موضوع با پزشک متخصص و تایید پزشکی قانونی است .همچنین شرط سوم ضمن عقد تصریح می کند : در صورتی که زوج مبتلا به بیماری صعب العلاج شود که ایجاد مخاطره برای زوجه نماید زن می تواند از حق طلاق خود استفاده نماید.

ماده 1127 قانون مدنی مقرر می دارد« هرگاه شوهر بعد از عقد مبتلا به یکی از امراض مقاربتی گردد زن حق خواهد داشت که از نزدیکی با او امتناع نماید. و امتناع به علت مزبور مانع حق نفقه نخواهد بود»

وکیل طلاق : در طلاق از جانب زن این حکم مبتنی بر قاعده ی لاضرر است به این شرح که اطاعت از شوهر واجب است. و عدم اطاعت موجب سلب حق نفقه خواهد بود . ولی چنانچه به علت امراض مقاربتی و یا علل دیگر موجب ورود خسارات به زوجه شود قاعده ی لاضرر حكم ميكند كه وجوبى بر اطاعت وجود ندارد .

سوء معاشرت شوهر

از دیگر مواردی که در ماده ی 1130 تصویب شده و زن می تواند درخواست طلاق کند سوء معاشرت شوهر است . سوء معاشرت باید به حدی باشد که زن نتواند آن را تحمل کند . بنابراین چنانچه بتوان شوهر را وادار به حسن معاشرت نمود طلاق امكان ندارد . تشخیص این امر با قاضى رسيدگى كننده به در خواست طلاق از جانب زن ميباشد .

مشاوره طلاق از جانب زن و زوجه با وکیلانه

جهت اخذ مشاوره و ارائه مشاوره طلاق به درخواست زوجه با وکیل پایه یک دادگستری متخصص در دعاوی خانواده . با ما تماس حاصل فرمایید .

تلفن تماس : 09127246413

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *